سلام علیکم.

حمد و سپاس می‌گویم؛ خدایی که سرپرستی بی‌همتا و پدید آورنده‌ی آسمان‌ها و زمین و عادل و یکتا و یاری دهنده رزمندگان در راهش می‌باشد. معتقدم همان‌گونه که سیدالشهدا (ع) مذهب را بیمه کرد شهدای جنگ تحمیلی و دفاع مقدس ما ایران اسلامی را بیمه کرده‌اند. خدایا شهدا را قرین رحمت واسعه‌‍‌ی خود قرار بده. خدایا ما را از سربازان واقعی امام زمان و نایب بر حقش حضرت آقا قرار بده.

كتاب غرش توپ‏ ها در 731 صفحه جلد دوم از مجموعه‏ ي «تقويم تاريخ دفاع مقدس» تألیف امیر سرتیپ دوم بازنشسته ستاد سعید‌ پورداراب است از فرماندهان زمان جنگ می‌باشد که به حوادث جنگ تحمیلی در مهر 1359 پرداخته است. اینک حوادث منطقه‌ی عملیاتی غرب در اولین روز جنگ تحمیلی تقدیم شما خواننده‌ی گرامی می‌گردد. منطقه‌ی عملیاتی غرب شامل استان ايلام و استان كرمانشاهان و از غرب دهلران ( رودخانه‌ي  چنگوله )شروعمي‏ شود و در مسير مناطق مرزي تا مهران، سومار، نفت ‏شهر، قصرشيرين، باباهادي، برارعزيز و نودشه ادامه مي‏يابد.

1 ـ يگان‏ هاى لشكر 81 زرهى قبل از آغاز تهاجم سراسرى ارتش عراق، مأموريتيافته بودند با اعزام گروه‏ هاى رزمى و تيم‏ هاى گروهانى به مناطق عملياتى خارج و داخلمنطقه‏ ى مسئوليت سرزمينى شامل: سردشت، كامياران، گردنه‏ ى مرواريد، روان‏سر،جوان‏رود، پاوه، نوسود، گهواره و قل‏خانى در برقرارى و حفظ آرامش و توسعه‏ ى پدافند داخلى شركت كنند.[1]

2 ـ اين يگان‏ ها با شدت گرفتن منازعات مرزى بين عراق و ايران، به تدريج از آذر 58 بهمنطقه ‏ى نفت شهر، سومار، تلخاب، ميمك، كنجان‏چم، جابه‏ جا و مستقر شدند؛ و بهمنظور تقويت پاسگاه‏ هاى مرزى از پاسگاه‏ هاى گرمله در شمال نوسود تا پاسگاهرضاآباد در شمال مهران به طول تقريبى 600 كيلومتر به شرح زير گسترش يافتند تا بهمقابله با تجاوزات ارتش عراق بپردازند. در حالى كه هم‏چنان تعدادى از يگان‏ هاى اينلشكر در منطقه‏ ى عقب و عمق منطقه‏ ى مسؤوليت سرزمينى به منظور حفظ آرامش وتوسعه‏ ى پدافند داخلى درگير بودند.

الف) يك گروه رزمى مختلط در گرده نو، از ازگله تا تنگ حمام؛

ب) يك گروه رزمى مختلط در كلانتر از تنگ حمام تا پاسگاه احمدآباد، واقع درشمال قصر شيرين؛

ج) يك گروه رزمى مختلط در خرّ ناصرخان، از پاسگاه هدايت تا پاسگاه مرزىتنگاب‏ نو؛

د) يك گروه رزمى در خان ليلى از تنگاب تا چغا حمام؛

ه) يك گروهان سوار زرهى و يك آتش‏بار توپ‏خانه در نفت‏ شهر؛

و) يك گروه رزمى مختلط در سومار؛

 ز) يك گروه رزمى كامل پياده در ايلام و صالح ‏آباد.

توضيح اين‏كه در هر گروه رزمى معمولاً يك گروهان پياده و يك گروهان تانك و يكآتش‏بار توپ‏خانه و يك دسته‏ ى مهندسى سازماندهى شده بود.

---

[1]. محمد جوادى‏پور، يعقوب حسينى، پيشين، صص 1ـ3

 

سلام علیکم.

حمد و سپاس می‌گویم؛ خدایی که سرپرستی بی‌همتا و پدید آورنده‌ی آسمان‌ها و زمین و عادل و یکتا و یاری دهنده رزمندگان در راهش می‌باشد. معتقدم همان‌گونه که سیدالشهدا (ع) مذهب را بیمه کرد؛ شهدای جنگ تحمیلی و دفاع مقدس ما ایران اسلامی را بیمه کرده‌اند. خدایا شهدا را قرین رحمت واسعه‌‍‌ی خود قرار بده. خدایا ما را از سربازان واقعی امام زمان و نایب بر حقش حضرت آقا قرار بده.

كتاب غرش توپ‏ ها در 731 صفحه جلد دوم از مجموعه‏ ي «تقويم تاريخ دفاع مقدس» تألیف امیر سرتیپ دوم بازنشسته ستاد سعید‌ پورداراب است از فرماندهان زمان جنگ می‌باشد که به حوادث جنگ تحمیلی در مهر 1359 پرداخته است. اینک حوادث منطقه‌ی عملیاتی جنوب در اولین روز جنگ تحمیلی تقدیم شما خواننده‌ی گرامی می‌گردد.

منطقه‏ ي عملیاتی جنوب شامل استان خوزستان و بخشي از استان ايلام و از دهانه‌ی فاو و در منتهي‏ االیه  شرق جزيره آبادان شروع مي‏ شود و در مسير اروندرود تا شلمچه و سپس به كوشك و طلائيه وبستان و فكه تا موسيان و دهلران و رودخا نه‌‏ي چنگوله در غرب، دهلران ادامه مي‏ يابد.

«1ـ در محور شلمچه به خرمشهر، لشكر 3 زرهى عراق به كمك يك تيپمكانيزه از لشكر 5 مكانيزه و تيپ 33 نيروى مخصوص براى تصرف و اشغالخرمشهر و آبادان، عمليات خود را با پشتيبانى توپ‏خانه آغاز كردند و هم ‏زماننيروى هوايى عراق نيز مداوم خرمشهر و آبادان را بمباران مى ‏كرد و آبادان وخرمشهر نيز از سمت جنوب اروندرود به وسيله‏ ى لشكر 11 پياده عراق،گلوله‏ باران مى‏ شد و نيروهاى مدافع و مردم اين دو شهر، زير ضربات كوبنده‏ ىبمباران‏ ها و گلوله باران‏ ها قرار داشتند؛ اما در اثر مقاومت و پايدارى نيروهاىخودى، نيروهاى عراقى قادر به پيش‏روى به داخل خاك ايران نشدند.»

 در اين محور، همان‏ گونه كه اشاره شد براى دفاع از منطقه‏ ى كوشك تا شملچه وخرمشهر و آبادان، نيروهاى خودى در حدود يك تيپ شامل:

الف) گردان تكاوران دريايى نيروى دريايى، گردان ژاندارمرى ساحلى خسروآبادآبادان، رزمندگان سپاه پاسداران، نيروهاى مردمى كه قابل ملاحظه نبودند و در هر پاسگاه مرزى، 10 نفر براى تقويت اعزام شده بودند.

«ب) گردان 232 تانك از تيپ 1 لشكر 92 با استعداد 32 دستگاه تانك؛

ج) گردان 165 مكانيزه از تيپ 1 لشكر 92 با استعداد حدود 50%؛

د) گردان 151 دژ در حدود 1 گردان پياده با استعداد 50%؛

ه ) يك آتش‏بار 175 ميلى ‏مترى و يك آتش‏بار 130 ميلى ‏مترى در جزيره‏ ىآبادان.»[1]

سلام علیکم.

حمد و سپاس می‌گویم؛ خدایی که سرپرستی بی‌همتا و پدید آورنده‌ی آسمان‌ها و زمین و عادل و یکتا و یاری دهنده رزمندگان در راهش می‌باشد. معتقدم همان‌گونه که سیدالشهدا (ع) مذهب را بیمه کرد؛ شهدای جنگ تحمیلی و دفاع مقدس ما ایران اسلامی را بیمه کرده‌اند. خدایا شهدا را قرین رحمت واسعه‌‍‌ی خود قرار بده. خدایا ما را از سربازان واقعی امام زمان و نایب بر حقش حضرت آقا قرار بده.

سرانجام در روز 31 شهريور ماه 1359، تهاجم وسيع و سراسري ارتش بعث عراق، به سرزمين جمهوري اسلامي ايران آغاز شد؛ هجومي كه منجر به يكي از طولاني‏ترين، خون‏بارترين و ويران‏گرترين جنگ‏هاي دنيا پس از پايان جنگ دوم جهاني و هم‏چنين يكي از دردناك‏ترين، غم‏انگيزترين و در عين حال، افتخارآميزترين حماسه‏هاي تاريخ ميهن عزيز ما شد.

در كتاب 8 سال دفاع مقدس، جلد سوم صفحه‏ي 75 چنين آمده است:

«متعاقب شليك يك گلوله‏ي تانك تي‏ 72 در پادگان بعقوبه در ساعت 00:11 روز سى و يكم شهريورماه، به وسيله‏ ى صدام‏ حسين، رئيس‏ جمهور عراق به سوى مرزهاى ايران، عملاً جنگ عراق عليه ايران آغاز شد و متعاقب آن حملات هوايى گسترده ى نيروى هوايى عراق به شهرها و مراكز حساس و حياتى كشورمان، اجرا و تلاش همه‏ جانبه‏ ى نيروى زمينى عراق نيز آغاز شد.  مواضع نظامى و تأسيسات غير نظامى ايران در نزديكى مرز، زير آتش سنگين نيروهاى  عراقى قرار گرفت كه از نظر طبقه‏ بندى نوع آتش‏ ها، «آتش تهيه» محسوب مى‏ شد كه نيروى هوايى عراق نيز در اجراى آن «آتش تهيه» شركت داشت.

نيروى هوايى ارتش عراق، از ساعت 30:13 تا شامگاه روز 31 شهريور با حملات سنگين خود، پايگاه‏ هاى نظامى و غيرنظامى شامل فرودگاه مهرآباد و پايگاه يكم شكارى تهران، فرودگاه و پايگاه هوايى شيراز، فرودگاه بوشهر، فرودگاه همدان، فرودگاه اصفهان، فرودگاه اهواز، فرودگاه اميديه، كارخانه‏ى قند شهركرد و كارخانه‏ ى سيمان اصفهان، پايگاه هوايى تبريز، فرودگاه اروميه، فرودگاه كرمانشاه و مناطق سقز و بانه و مريوان و تأسيسات نفت دهلران، آمادگاه مهمات و پايگاه هوانيروز، دزفول و شهرهاى خرمشهر و آبادان و دزفول و فرودگاه سنندج و بخشى از تأسيسات حياتى و حساس كشورمان را آماج بمباران‏ هاى سنگين خود قرار داد.

در اين تهاجم ضايعاتى به فرودگاه ‏ها و پايگاه ‏ها و تأسيسات نفتى، به خصوص در منطقه‏ ى آبادان وارد شد، اما در اثر آتش پدافند نيروهاى خودى،چهار فروند از هواپيماهاى دشمن متجاوز در اطراف پايگاه نوژه‏ ى همدان و یک فروند، در محلى به نام آريز مريوان و پنج فروند در منطقه‏ ى ايلام و كرمانشاه و یک فروند بين آبادان و خرمشهر و يك فروند در حوالى كارخانه ى قند شهركرد سقوط كرد.

در پى حملات گسترده‏ى هواپيماهاى عراقى در بعد از ظهر 31 شهريورماه و هجوم وسيع و سراسرى نيروى زمينى ارتش عراق در محورهاى مختلف به داخل مرزهاى ميهن اسلامى، جنگ آغاز [شد] و در ادامه‏ ى تجاوزات روزهاى قبل به پاسگاه‏هاى مرزى در غرب و جنوب، مجددا پاسگاه‏ ها، آماج حملات سنگين نيروهاى عراقى قرار گرفتند و سپس پيش‏روى دشمن به داخل مرزهاى ميهن اسلامى شروع شد.»

شادی روح شهدای جنگ تحمیلی صلوات.

شادی روح امام امت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران صلوات.

سلامتی مقام عظمای ولایت صلوات.

سلام علیکم.

حمد و سپاس خدایی که معبودی جز او نیست، زنده‌ای ازلی و ابدی است، دانای نهان و آشکار است. خدا را شکر می‌کنیم که رزمندگان اسلام همگی مطیع امر رهبری و فرماندهی معظم کل قوا بودند و با سلام و صلوات بر پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی ( ص) و عرض ارادت به ساحت حاضرترین گوهر عالم هستی امام زمان (عج) ارواحنا لتراب مقدم‌الفدا،

مستحضر باشید که اولین اطلاعیه‌ی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 26/6/1359 صادر گردید که جهت آگاهی در صفحه‌ی406 کتاب درج گردیده است.

متن اطلاعيه‌‌ى شماره 1 ستاد مشترك ارتش جمهورى اسلامى ايران

26/6/1359

بسمه تعالى

به آگاهى هم‌‌ميهنان شريف و مسلمان ايران مى‌‌رساند، از دهم شهريورماه سال جارى ارتش مزدور عراق با حمايت و پشتيبانى ابرقدرت‌‌ها كه هدف نهايى آنان نابودى اسلام عزيز است، عملاً به يك رشته عمليات نظامى و حملات ناجوانمردانه مناطق مرزى و شهرهاى مسكونى، از طريق زمين و هوا دست زده و جنگ تحميلى را آغاز نموده است.

ستاد مشترك ارتش جمهورى اسلامى ايران لازم مى‌‌داند شمه‌‌اى از پاسخ‌‌گويى سلحشوران و رشادت‌‌هاى دليرانه‌‌ى نيروهاى جانباز انقلاب اسلامى ايران را به ملت حق‌‌شناس ايران اعلام نمايد.

سلام علیکم

در کتاب تقویم دفاع مقدس، جلد یکم ، آخرین روزهای صلح، نویسنده امیر سرتیپ دوم ستاد فرهاد بهروزی از فرماندهان زمان جنگ، در حوادث و رویدادهای هر روز شما از اقدامات نیروی زمینی ارتش در منطقه‌ی جنوب، منطقه‌ی غرب و منطقه‌ی شمال غرب مطلع خواهید شد. همچنین از اقدامات انجام شده‌ی نیروی هوایی ارتش و از اقدامات صورت گرفته‌ی نیروی دریایی ارتش آگاه خواهید شد. در مبحث متفرقه به بیان چند تا از حوادث و اتفاقات به وجود آمده در کشور و در بعضی مواقع از آخرین آمار شهید، مجروح، اسیر و گم‌شده نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران مطلع می‌گردید. در مبحث اطلاعیه‌ها از آخرین اطلاعیه‌ی صادره از ستاد مشترک ارتش و اطلاعیه‌ی نظامی ارتش متجاوز عراق که رادیو صوت‌الجماهیر عراق اعلام نموده است آگاهی خواهید یافت.  در پایان هر روز بازتاب‌های سیاسی و رسانه‌ای ایران و جهان به استحضار شما خواهد رسید.

 اینک توجه شما خواننده‌ی گرامی را به پیشگفتار کتاب که در صفحه‌ی 11 درج شده است جلب می‌کنم. با پيروزى انقلاب اسلامى ايران در نيمه‌‌ى دوم قرن بيستم در اوايل دهه‌‌ى هشتادميلادى، موازنه‌‌ى قدرتى كه در دهه‌‌هاى پس از جنگ دوم جهانى به سود غرببود، تغيير يافت و به‌‌تدريج توطئه‌‌ها و دسيسه‌‌هاى پشت پرده بر عليه نظام نوپاىجمهورى اسلامى آشكار شد و دشمنى‌‌هاى پنهان جاى خود را به رويارويىمستقيم با ملت انقلابى ايران داد و اتحادى شوم با هدايت استكبار جهانى وبعضى كشورهاى عرب منطقه عليه كشور ايران به وجود آمد و تحريكات داخلىبه خصوص در منطقه‌‌ى شمال‌‌غرب كشور ابعاد گسترده‌‌اى يافت و در شهريورسال 1359 به اوج خود رسيد.

ضد انقلابيون در شهرهاى مرزى و نقاطحادثه‌‌خيز كشور و سياسيون وابسته به استكبار در قلب كشور، دست به توطئه وآشوب و ناامنى و قتل و غارت و مردم‌‌كشى زدند و از سويى ديگر صدام حسينبا پيوستن به اين اتحاد شوم، تلاش گسترده‌‌اى در جهت كسب قدرت برتر منطقهآغاز و نيات خود را با توطئه‌‌هاى استعمار عيان كرد و به‌تدريج زمينه براى تهاجم گسترده به مرزهاى ميهن اسلامى ايران فراهم شد.

 سلام علیکم.

حمد و سپاس خدایی که معبودی جز او نیست، زنده‌ای ازلی و ابدی است، دانای نهان و آشکار. که رزمندگان اسلام را مطیع امر رهبری و فرماندهی معظم کل قوا قرار داده استو با سلام و صلوات بر پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی ( ص) و عرض ارادت به ساحت حاضرترین گوهر عالم هستی امام زمان (عج) ارواحنا لتراب مقدم‌الفدا،

روزنامه‌ی اطلاعات 14/6/1361 می‌نویسد: جناب سرهنگ علی صیادشیرازی فرمانده نیروی زمینی به اتفاق فرماندهان لشکرها و یگان‌های مستقل و معاونان و مدیران مستقل نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در پایان سمینار سه روزه خود در سیزده شهریور با آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای رئیس‌جمهوری دیدار و گزارشی از نتایج سمینار سه روزه، آخرین وضعیت جبهه‌های نبرد، مکتبی‌تر کردن یگان‌های نیروی زمینی را به استحضار حضرت آقا رساند

و آقای خامنه‌ای (حفظه‌الله)طی سخنانی ضمن اشاره به بی‌نظیر بودن ارتش جمهوری اسلامی ایران فرمودند: « در هیچ کجای دنیا ملتی وجود ندارد که ارتش را این گونه صمیمانه دوست بدارد و خود را با ارتش یکی بداند ... شما از این جهت که فقط برای آرمان خود خدمت می‌کنید و به هیچ شخص و گروه و حزبی هم وابسته نیستید، یگانه‌اید. شما در خدمت آرمان عزیز و شریفی هستید که کلیه حرکات و تلاش شما برای آن آرمان صرف می‌شود».

انقلاب ما انقلابی است که مردم عاشق آنند. برای اینکه این گل انقلاب بخواهد از دست گل‌چینان محفوظ بماند، ناگزیر بایستی در کنار آن چیزی باشد که این گل را حفظ کند و آن وسیله همین مردمند و پولادین‌ترین و مستحکم‌ترین بازویی که می‌تواند این وظیفه را انجام دهد، ارتش جمهوری اسلامی است. ارتش است که می‌تواند نیروهای مردمی را در این راه بسیج کند و به خدمت خود بگیرد.

سلام علیکم.

حمد و سپاس خدایی که معبودی جز او نیست، زنده‌ای ازلی و ابدی است، دانای نهان و آشکار. که رزمندگان اسلام را مطیع امر رهبری و فرماندهی معظم کل قوا قرار داده استو با سلام و صلوات بر پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی ( ص) و عرض ارادت به ساحت حاضرترین گوهر عالم هستی امام زمان (عج) ارواحنا لتراب مقدم‌الفدا،

روزنامه‌ی کیهان در 31/6/1361، به مناسبت هفته‌ی جنگ مصاحبه‌ای را با حجت‌الاسلام سيدعلي خامنه‌اي رياست‌جمهوري و رئيس شورايِ عالي دفاع انجام داده است اگر وقت دارید بخوانید.

حجت‌الاسلام خامنه‌اي در پاسخ اين سئوال كه شروع جنگ تحميلي عراق بر جمهوري‌ اسلامي ‌در31 شهريور 1359 و موضع جمهوري اسلامي ايران در قبال اين مسئله چيست، گفت: « درباره جنگ و مسائل آغاز جنگ سخنان بسياري است؛ لكن يكي از هيجان‌انگيزترين مسئله جنگ لحظه شروع و يا لحظه اطلاع از حمله ناجوانمردانه رژيم بعثي، صهيونيستي عراق بر كشورمان است. همان طور كه ملت ايران آگاهند جنگ در بعد از ظهر 31 شهريور اتفاق افتاد كه در آن موقع من مشغول ديدار از يك كارخانه در نزديكي فرودگاه مهر‌آباد بودم كه ناگهان صداي عجيبي ناشي از موج انفجار به گوش رسيد و بلافاصله خبر آوردند كه چند هواپيماي شكاري را ديده‌اند كه بمب روي فرودگاه و جاهاي ديگر پرتاب كردند.

من سخنراني در كارخانه را انجام داده و در اطاق جنگ در ستاد مشترك حضور يافتم كه مسئله جنگ را با ساير مسئولين نظامي و سياسي مورد بررسي قرار دهيم؛ البته در اوائل جنگ براي ما غير مترقبه بود و از آنجا كه هر چيز غير مترقبه در آغاز مقداري بهت‌انگيز است و براي ملت ايران كه چندان اطلاع دقيقي از اوضاع مرزي و نظامي نداشتند طبعاً قدري پيچيده‌تر و غير منتظره مي‌شد. در آنجا بحث شد كه اين مسئله را چگونه براي مردم توضيح دهيم، كه چگونه در مقابل جنگي قرار گرفته‌اند كه ابعاد آن معلوم نيست. تصميم بر اين شد كه من به عنوان نماينده امام و امام جمعه مطلب را با مردم در ميان بگذارم كه من اطلاعيه‌اي در اين زمينه از راديو براي مردم خواندم و آن‌ها در جريان قرار گرفتند».