سلام علیکم.

 ایران اسلامی به نظر من به این دلایل غافلگیر نشد، نبرد نابرابر بود.

نقطه نظرات خود را برای استاد محمد درودیان در سه مرحله ارسال کردم و به صورت یکجا اینجا هم نوشتم ان‌شا‌ءالله پاسخ استاد را هم خواهم نوشت.

انقلاب اسلامی ایران سر آغاز بیداری اسلامی و انقلاب‌های مردمی در جهان بود. رانده‌شدن در حدود چهل هزار ایرانی از عراق از نشانه‌های شروع جنگ بود. مرزبانان شیعه مذهب از نوار مرزی عراق جمع‌آوری شدند. تحریم اقتصادی ایران اسلامی از پیروزی انقلاب اسلامی تا شروع جنگ نشانه‌ای از شروع جنگ است. تضعیف ارتش ایران توسط دولت‌مردان موقت و دولت بنی‌صدر انگیزه‌های شروع جنگ بود. کمک کشورهای استکباری جهان به عراق، قرارداد تجهیز ارتش عراق، خرید تجهیزات نظامی توسط عراق از دلایل شروع جنگ است. حمله به پاسگاه‌های مرزی و ناآرامی در نقاط مرزی نشانه‌هایی از شروع جنگ است. تحرکات و استقرار نیروی عراقی در مرزها از نشانه‌های شروع تجاوز است. نبرد شدید ایران و عراق در دوازده نقطه‌ی مرزی نشانه‌ای از شروع جنگ است. عراقی‌ها در سه استان ایران پول و اسلحه پخش می‌کردند و ارسال سلاح و مهمات توسط عراق به توطئه‌گران داخلی نشانه‌ای از نیت پلید دشمن است. در تاریخ 10/1/1359، صدام در سخنرانی‌اش برای اولین بار بحث جنگ را مطرح می‌کند و می‌گوید:« عراق آمادگی دارد جهت دفاع از حاکمیت و اقتدار و اگر لازم باشد به جنگ هم روی خواهد آورد.» به دنبال آندولت بعث عراق دو لشکر در مرز ایلام مستقر کردند. برگزاری مانورهای نظامی عراق در مرزهای خوزستان و ایلام نشان از آمادگی و تمرین تجاوز است. هنگامی که ارتش عراق به حال آماده‌باش در می‌آید نشانه‌ی از شروع جنگ است.

در قبال حرکات عراقی‌ها مسئولان ما چه کردند: آقای علی‌اکبر معین‌فر وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه دولت گفت«اعتبارات ارتش از نصف هم کمتر شد».(روزنامه‌ی اطلاعات،11/4/1358: 2) عباس امیر انتظام معاون نخست‌وزیر و سخن‌گوی دولت موقت گفت: « ارتش کوچک و محدود خواهد شد و ما نیز به خرید سلاح‌های جدید نیاز نخواهیم داشت».(روزنامه‌ی اطلاعات، 1/2/1358: 5 ).با نگرش به عدم ثبات سیاسی و نظامی در کشور تضعیف ارتش کماکان  ادامه داشت وخدمت سربازان وظیفه به یک سال کاهش یافت. خالی شدن مناطق مرزی از مرزبانان بومی ودستگیری جاسوسان عراقی در خرمشهر، آبادان و اهواز.دکتر مصطفی چمران: لیست هفت تا هشت هزار اخراجی تهیه شده، اخراج هشت هزار نظامی از ارتش.

روزنامه‌ی کیهان،23/4/1359، ص 2، دکتر چمران گفت:« دوازده هزار نفر در ارتش پاک‌سازی شده‌اند».در مورخ 23/12/1358، معاون ژاندارمری کرمانشاه اعلام کرد بعثی‌ها تدارک تهاجم را در مرزهای ایران می‌بینند. فرمانده کل ژاندارمری در مورخ21/1/1359  اعلام نمود: ارتش عراق به پانزده کیلومتری مرز ایران رسید.(روزنامه‌ی کیهان ص2).

از 2/2/1359، فقط گروه رزمی 37 زرهی از شیراز آمد و در منطقه‌ی فکه مستقر شد.بیشتر فرماندهان و مسئولين نظامي و غيرنظامي نشانه‌های حمله‌ی عراق را درك مي‌كردند و مي‌گفتند، تذكر مي‌دادند، ولي اختياری نداشتند. قدرت دست دیگران بود جو انقلابی بود و این امور طبيعي است. امام خمینی در 11/6/1359، فرمودند: پادگان‌ها از سرباز خالی است. پادگان‌ها را پُر کنید.ایران از شوروی خواست ارسال اسلحه به عراق را متوقف کند. چند روز قبل از شروع جنگ توسط سید محمد غرضی استاندار خوزستان حمله عراق در مجلس شورای اسلامی مطرح شد در مجلس برخورد مناسبی با موضوع نشد و غرضی دست خالی به خوزستان برگشت.هیچ تجهیزاتی به ارتش اضافه نشد. هیچ سلاحی برای ارتش خریداری نشد؛ اما طرح‌های ابوذر، طرح البرز و طرح ذوالفقار توسط نیروهای زمینی، هوایی و دریایی ارتش در حد توان اجرا شد.

من در صحبت برای کاروان راهیان نور و کلاس‌های آموزشی و در مساجد برای شنوندگان خود می‌گویم:«از تاريخ يكم فروردين 1359 تا شروع جنگ، بيش از 553 مورد تجاوز زمينى و هوايى و دريايى از جانب عراق، به مرزهاى جمهورى اسلامى ايران، صورت گرفته است كه پاسخ‌هاي مناسب به‌وسيله‌ی نيروهاي ژاندارمري مستقر در پاسگاه‌هاي مرزي که به وسیله‌ی نیروهای بسیجی و سپاهی شهرهای مرزی تقویت شده بود و نيروهاي لشكر 92 زرهي خوزستان و لشكر 81 زرهي كرمانشاه به نيروهاي متجاوز ارتش عراق داده شده است. پس به نظر من ایران در شروع جنگ غافلگیر نشد. دوازده لشکر تا بُن‌دندان مسلح و در حدود 45 تیپ عراقی به لشکرهای ایرانی مستقر در مناطق مرزی حمله کردند و موفق به پیشروی‌های اولیه شدند (هشت نفر به یک نفر) و توسط همین واحدهای تضعیف شده در زمین‌های نامناسب متوقف شدند و تثبیت شدند هنگامی که نیروهای مردمی بسیجی و سپاه به کمک سایر رزمندگان آمدند با وحدت و هماهنگی همه با هم، به لطف خدا با رهبری امام راحل نیروهای متجاوز عراقی را با خفت و خواری از خاک پاک ایران اسلامی بیرون کردند. نظر شخصی با دانش کم لطفا" راهنمایی بفرمایید تا تصحیح شود.

 شادی روح شهدا صلوات.

سلام علیکم.

حمد و سپاس می‌گویم؛ خدایی که سرپرستی بی‌همتا و پدید آورنده‌ی آسمان‌ها و زمین و عادل و یکتا و یاری دهنده رزمندگان در راهش می‌باشد. معتقدم همان‌گونه که سیدالشهدا (ع) مذهب را بیمه کرد؛ شهدای جنگ تحمیلی و دفاع مقدس ما ایران اسلامی را بیمه کرده‌اند. خدایا شهدا را قرین رحمت واسعه‌‍‌ی خود قرار بده. خدایا ما را از سربازان واقعی امام زمان و نایب بر حقش حضرت آقا قرار بده.

كتاب غرش توپ‏ ها در 731 صفحه جلد دوم از مجموعه‏ ي «تقويم تاريخ دفاع مقدس» تألیف امیر سرتیپ دوم بازنشسته ستاد سعید‌ پورداراب است از فرماندهان زمان جنگ می‌باشد که به حوادث جنگ تحمیلی در مهر 1359 پرداخته است. اینک حوادث منطقه‌ی عملیاتی جنوب در دومین روز جنگ تحمیلی تقدیم شما خواننده‌ی گرامی می‌گردد.

1ـ محور شلمچه ـ خرمشهرـ آبادان[1]

تهاجم سنگين عراق با يك تيپ مكانيزه از لشكر 5 مكانيزه به عنوان جلودار و در پى آن لشكر 3 زرهى به عنوان نيروى اصلى، تصرف منطقه‏ ى خرمشهر آبادان در محور شلمچه و شمال آن آغاز مى شود و در ابتداى امر، پاسگاه ‏هاى شلمچه، حدود، خين و مومنى شديدا آسيب مى ‏بينند، به نحوى كه از تعداد 16 دستگاه تانك موجود، 12 دستگاه آن در اين محور منهدم و خدمه‏ ى آن‏ ها شهيد و يا مجروح شدند.  

دشمن به دليل نزديك بودن و سهل‏ الوصول بودن محور شلمچه تا خرمشهر (در حدود 17 كيلومتر) توان رزمى سنگينى را براى اين محور در نظر گرفته بود و تصور مى ‏كرد كه در ظرف 2 تا 3 روز خرمشهر را اشغال [خواهد كرد] و به كرانه‏ هاى شمالى اروندرود تسلط خواهد يافت؛ لذا به منظور تصرف پاسگاه‏ هاى مرزى شلمچه و كيلومتر 25 و كوشك و شكستن خط تأمينى دژ تلاش گسترده ‏اى به عمل آوردند. اما مدافعان نيروى زمينى و رزمندگان، سرسختانه در اين محور به دفاع برخاستند و موفق شدند به روحيه‏ ى نيروهاى دشمن لطمه‏ ى شديدى وارد سازند؛ به نحوى كه در ساعات اوليه‏ ى نبرد، نيروهاى رده‏ ى مقدم دشمن، مجبور به عقب‏ نشينى شدند. ليكن با توجه به نابرابرى مدافعان و برترى مطلق نيروهاى مهاجم و كاستى‏ هاى موجود، سرانجام دشمن پس از شكستن مقاومت‏ هاى موجود، دژهاى شماره‏ ى 4، 5 و 6 در 3 كيلومترى مرز، در محور شلمچه را به تصرف درآورد.

در غرب خرمشهر كه نيروهاى مهاجم با مقاومت رزمندگان اسلام مواجه مى ‏گردند بر شدت آتش توپ‏خانه‏ ى خود مى ‏افزايند. خرمشهر و آبادان هم‏ زمان آماج حملات سنگين توپ‏خانه و خمپاره‏ ى دشمن قرار مى‏ گيرد و پالايشگاه آبادان در چندين منطقه دچار آتش‏ سوزى مى‏ گردد و تلفات، غيرنظاميان در اين دو شهر، لحظه به لحظه افزايش مى ‏يابد و به تأسيسات و ساختمان‏ ها آسيب‏ هاى جدى وارد مى ‏شود.

---

[1]. ر.ك.به: نقشه‏ ى شماره‏ ى 1ـ31 و 2ـ32 منطقه‏ ى جنوب 39 و 40

 

سلام علیکم

در کتاب تقویم دفاع مقدس، جلد یکم ، آخرین روزهای صلح، نویسنده امیر سرتیپ دوم ستاد فرهاد بهروزی از فرماندهان زمان جنگ، در حوادث و رویدادهای هر روز شما از اقدامات نیروی زمینی ارتش در منطقه‌ی جنوب، منطقه‌ی غرب و منطقه‌ی شمال غرب مطلع خواهید شد. همچنین از اقدامات انجام شده‌ی نیروی هوایی ارتش و از اقدامات صورت گرفته‌ی نیروی دریایی ارتش آگاه خواهید شد. در مبحث متفرقه به بیان چند تا از حوادث و اتفاقات به وجود آمده در کشور و در بعضی مواقع از آخرین آمار شهید، مجروح، اسیر و گم‌شده نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران مطلع می‌گردید. در مبحث اطلاعیه‌ها از آخرین اطلاعیه‌ی صادره از ستاد مشترک ارتش و اطلاعیه‌ی نظامی ارتش متجاوز عراق که رادیو صوت‌الجماهیر عراق اعلام نموده است آگاهی خواهید یافت.  در پایان هر روز بازتاب‌های سیاسی و رسانه‌ای ایران و جهان به استحضار شما خواهد رسید.

 اینک توجه شما خواننده‌ی گرامی را به پیشگفتار کتاب که در صفحه‌ی 11 درج شده است جلب می‌کنم. با پيروزى انقلاب اسلامى ايران در نيمه‌‌ى دوم قرن بيستم در اوايل دهه‌‌ى هشتادميلادى، موازنه‌‌ى قدرتى كه در دهه‌‌هاى پس از جنگ دوم جهانى به سود غرببود، تغيير يافت و به‌‌تدريج توطئه‌‌ها و دسيسه‌‌هاى پشت پرده بر عليه نظام نوپاىجمهورى اسلامى آشكار شد و دشمنى‌‌هاى پنهان جاى خود را به رويارويىمستقيم با ملت انقلابى ايران داد و اتحادى شوم با هدايت استكبار جهانى وبعضى كشورهاى عرب منطقه عليه كشور ايران به وجود آمد و تحريكات داخلىبه خصوص در منطقه‌‌ى شمال‌‌غرب كشور ابعاد گسترده‌‌اى يافت و در شهريورسال 1359 به اوج خود رسيد.

ضد انقلابيون در شهرهاى مرزى و نقاطحادثه‌‌خيز كشور و سياسيون وابسته به استكبار در قلب كشور، دست به توطئه وآشوب و ناامنى و قتل و غارت و مردم‌‌كشى زدند و از سويى ديگر صدام حسينبا پيوستن به اين اتحاد شوم، تلاش گسترده‌‌اى در جهت كسب قدرت برتر منطقهآغاز و نيات خود را با توطئه‌‌هاى استعمار عيان كرد و به‌تدريج زمينه براى تهاجم گسترده به مرزهاى ميهن اسلامى ايران فراهم شد.

سلام علیکم.

حمد و سپاس خدایی که معبودی جز او نیست، زنده‌ای ازلی و ابدی است، دانای نهان و آشکار. که رزمندگان اسلام را مطیع امر رهبری و فرماندهی معظم کل قوا قرار داده استو با سلام و صلوات بر پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی ( ص) و عرض ارادت به ساحت حاضرترین گوهر عالم هستی امام زمان (عج) ارواحنا لتراب مقدم‌الفدا،

روزنامه‌ی کیهان در 31/6/1361، به مناسبت هفته‌ی جنگ مصاحبه‌ای را با حجت‌الاسلام سيدعلي خامنه‌اي رياست‌جمهوري و رئيس شورايِ عالي دفاع انجام داده است اگر وقت دارید بخوانید.

حجت‌الاسلام خامنه‌اي در پاسخ اين سئوال كه شروع جنگ تحميلي عراق بر جمهوري‌ اسلامي ‌در31 شهريور 1359 و موضع جمهوري اسلامي ايران در قبال اين مسئله چيست، گفت: « درباره جنگ و مسائل آغاز جنگ سخنان بسياري است؛ لكن يكي از هيجان‌انگيزترين مسئله جنگ لحظه شروع و يا لحظه اطلاع از حمله ناجوانمردانه رژيم بعثي، صهيونيستي عراق بر كشورمان است. همان طور كه ملت ايران آگاهند جنگ در بعد از ظهر 31 شهريور اتفاق افتاد كه در آن موقع من مشغول ديدار از يك كارخانه در نزديكي فرودگاه مهر‌آباد بودم كه ناگهان صداي عجيبي ناشي از موج انفجار به گوش رسيد و بلافاصله خبر آوردند كه چند هواپيماي شكاري را ديده‌اند كه بمب روي فرودگاه و جاهاي ديگر پرتاب كردند.

من سخنراني در كارخانه را انجام داده و در اطاق جنگ در ستاد مشترك حضور يافتم كه مسئله جنگ را با ساير مسئولين نظامي و سياسي مورد بررسي قرار دهيم؛ البته در اوائل جنگ براي ما غير مترقبه بود و از آنجا كه هر چيز غير مترقبه در آغاز مقداري بهت‌انگيز است و براي ملت ايران كه چندان اطلاع دقيقي از اوضاع مرزي و نظامي نداشتند طبعاً قدري پيچيده‌تر و غير منتظره مي‌شد. در آنجا بحث شد كه اين مسئله را چگونه براي مردم توضيح دهيم، كه چگونه در مقابل جنگي قرار گرفته‌اند كه ابعاد آن معلوم نيست. تصميم بر اين شد كه من به عنوان نماينده امام و امام جمعه مطلب را با مردم در ميان بگذارم كه من اطلاعيه‌اي در اين زمينه از راديو براي مردم خواندم و آن‌ها در جريان قرار گرفتند».