سلام علیکم. در دهمين روز جنگ تحميلى ، در 9 مهر 1359، سرهنگ خلبان شهید منصور وطن‌پور جمعی هوانیروز نیروی زمینی در یک مأموریت شناسایی که برای بررسی وضعیت دانشجویان دانشکدۀ افسری به سوسنگرد انجام گرفت به شهادت رسید. منصور متولد 1317 در اراک بود که در مهر 1335 وارد دانشکدۀ افسری نیروی زمینی شد. او دوران تحصیلی سه‌ساله و شبانه‌روزی دانشکدۀ افسری، با طی 144 واحد علمی و نظامی و طی اردوگاه‌های رزمی کویر، کوهستان، زمستانی و آموزش‌های نظامی نقشه‌خوانی و قطب‌نما، رزم انفرادی، تیراندازی، سوارکاری، شنا، زندگی در شرایط سخت را فرا گرفت و با اخذ دانشنامه کارشناسی و درجه ستوان‌دومی در مهر ۱۳38 از دانشکدۀ افسری فارغ‌التحصیل شد و دوره مقدماتی رسته پیاده را در مرکز پیاده شیراز طی کرده است. او در سال ۱۳۴۳، به آمریکا اعزام شد و دوره‌های‏ تکاوری و آموزش‏‌های ویژه در شرایط سخت را در آن کشور طی کرد. به مدت دو سال به‌عنوان استاد تکاور در مرکز آموزش پیاد‏ه‌‏ شیراز مشغول به خدمت شد. سپس با انتقال به هوانیروز و برای گذراندن دوره‌ خلبانی بالگرد کبرا، یک بار دیگر به آمریکا اعزام شد. خلبان وطن‌پور جزو اولین خلبانان بالگرد هجومی کبرا بود. بعد از گذشت دو سال و راه‌اندازی مرکز آموزشی اصفهان، وطن‌‏پور پایگاه هوانیروز کرمانشاه را نیز سازماندهی و فعال کرد. این افسر با 24 سال تجربه و دانش با شروع جنگ تحمیلی به جبهه آمد و در نهم مهر 1359 در اطراف سوسنگر به شهادت رسید. شادی روحش صلوات. در دهمین روز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، از رزمندگان نیروی زمینی هشت نفر پایور و چهارده نفر وظیفه به شهادت رسیدند و سیزده نفر پایور و دوازده نفر وظیفه مجروح شدند.

س سلام علیکم. در دهمين روز جنگ تحميلى ، در 9 مهر 1359 افسر رشید اسلام تکاور حبیب‌الله پیمانی، جمعی گردان 146 پیاده هوابرد براثر اصابت گلوله در منطقه سردشت به شهادت رسید. حبیب‌الله در 14 دی 1325 در شهرستان فسا به دنیا آمد. دبیرستان را رها و وارد آموزشگاه درجه‌داری شد. پس از گذراندن آموزش‌های لازم، به اخذ درجه گروهبان‌دومی نائل آمد و مشغول خدمت شد در حین خدمت، ادامه تحصیل داد و دیپلم گرفت و به آموزشگاه افسری پیوست. در پایان دوره مقدماتی به تیپ 55 هوابرد شیراز منتقل شد. پیمانی دوره‌های چتربازی و تکاوری را گذراند و در مأموریت کردستان، به یک سال ارشدیت نائل آمد. او جمعی گردان 146 پیاده هوابرد بود که در منطقه سردشت به شهادت رسید. شادی روحش صلوات.

سلام علیکم. در دهمين روز جنگ تحميلى ، پاسداران شهر، در مقر سپاه اهواز گرد آمدند و با تشکیل دسته‌‌ای به استعداد ۲۸ نفر متشکل از چهارده تیم آر.پی.جی زن به فرماندهی استوار علی غیوراصلی (درجه‌دار تیپ 23 نیروی ویژه ارتش) مسئول آموزش سپاه پاسداران خوزستان، برای مقابله با تانک‌های عراقی، شبانه به‌سمت صفوف فشرده ارتش مجهز دشمن بعثی عراق حرکت کردند. رزمندگان تا سه‌راه حمیدیه را با خودرو رفتند، سپس مابقی مسیر را پیاده طی کردند و زمانی که به نزدیکی دشمن بعثی رسیدند، در کنار جاده‌ی حمیدیه- اهواز آرایش گرفتند. فرمانده دسته، نیروهای تحت امرش یعنی چهارده تیم آر.پی.جی زن را در طول یک کیلومتر در پشت جاده آرایش داد (رزاق‌زاده، 1391: 186).

در آغاز روز نهم مهر ۱۳۵۹، حدود سی نفر از افراد سپاه پاسداران به نیروهای باقی‌مانده دشمن یورش بردند. در این شبیخون، درحدود ۲۲ تانک و نفربر دشمن منهدم شد (حسینی و دیگران، 1373، ج 2: 86).

سلام علیکم. در دهمين روز جنگ تحميلى در منطقه ی ‏غرب ، لشكر 81 زرهى کرمانشاه پس از ده روز نبرد مداوم و سنگين با دشمن، تلفات و ضايعات خود را سنگين اعلام و وضعيت را چنين گزارش مى كند:

«الف) از گروه رزمى 143 مستقر در گرده ‏نو، يك آتشبار 130 ميلى‏ مترى و يك آتشبار 203 ميلى‏ مترى منهدم شده ‏اند.

ب) از تيم تانك همراه گروه رزمى فوق فقط دو دستگاه تانك باقى ‏مانده است.

ج) يك گروهان سوارزرهى و يك آتشبار 155 ميلى‏ مترى و يك آتشبار 105 ميلى‏ مترى و هفت دستگاه تانك مستقر در نفت شهر منهدم و از افراد آن‏ها اطلاعى در دست نيست.

د) از گروه رزمى 422 مستقر در خرّ ناصرخان شامل آتشبار 155 ميلى‏ مترى و يك گروهان پياده و 7 دستگاه نفربر و 2 دستگاه توپ 23 ميلى‏ مترى و 8 دستگاه تانك اطلاعى در دست نيست.

ه ) از آتشبار 175 ميلى‏ مترى سه عراده توپ از كار افتاده و يك عراده به ارتفاعات قلاچه عقب‏ نشينى كرده است.

و) از آتشبارهاى گردان ‏هاى 304 و 340 تعداد سه تا چهار توپ 155 ميلى‏ مترى خودكششى به قلاچه عقب ‏نشينى كرده‏ اند.» (پورداراب، ج2، 1384: 258).

سلام علیکم. در دهمين روز جنگ تحميلى در منطقه ی شمال ‏غرب يك گروه رزمى از تيپ 1 زرهی قزوین از لشكر 16 زرهى قزوین در پادگان مهاباد مستقر گرديد . (پورداراب، ج2، 1384: 255).

سلام علیکم. در دهمين روز جنگ تحميلى در منطقه ی غرب، لشكر 81 زرهى کرمانشاه و هنگ ژاندارمرى قصرشيرين و ايلام و نيروهاى سپاه پاسداران و دو گردان پياده از لشكر 77 پیاده خراسان و يك گردان از تيپ 84 پياده، دفاع از منطقه‏ ى غرب را به عهده داشت كه تيپ 3 زرهی ابوذر لشكر 81 زرهی کرمانشاه در منطقه‏ ى قصرشيرين و تيپ 2 زرهی بیستون در منطقه ‏ى گيلان‏غرب و تيپ 1 زرهی اسلام آباد در منطقه ‏ى ميمك و گردان پياده‏ ى تيپ 84 پیاده خرم آباد در جنوب ميمك در حوالى سد كنجان‏چم، استقرار داشتند. و در مقابل اين نيروها كه در منطقه‏ ى وسيعى گسترش يافته بودند، سپاه 2 ارتش عراق با لشكرهاى 2، 4 و 8 پياده و لشكر 6 زرهى صف ‏آرايى داشتند. طبق برآوردهاى اوليه، قسمتى از لشكر 2 پياده در منطقه‏ى مرزى استان ايلام (مهران، صالح ‏آباد) و لشكر 4 پياده در منطقه‏ ى مقابل قصرشيرين و لشكر 6 زرهى در منطقه‏ى قصرشيرين و باويسى و قسمتى از لشكر 7 پياده‏ ى كوهستانى در منطقه‏ى نفت شهر مشغول نبردى سنگين با نيروهاى مدافع جمهورى اسلامى ايران بودند و لشكر 8 پياده را نيز به عنوان احتياط در اختيار داشتند كه عمدتا اين نيروها از پشتيبانى سنگين توپخانه و هوايى نيز بر خوردار بودند و به علت برترى كامل در 9 روز نبرد مداوم به موفقيت ‏هايى دست يافتند، اما به علت دفاع و مقاومت و ايثار نيروهاى خودى و پشتيبانى همه جانبه‏ى نيروى هوايى و هوانيروز قادر به ادامه‏ ى پيش‏روى نشدند و اين در شرايطى اتفاق افتاد كه توان رزمى نيروهاى دشمن حدود 10 برابر نيروهاى خودى برآورد گرديده بود. با اين حال در اين روز عملاً نيروهاى دشمن در لاك دفاعى قرار داشتند و مشغول تجديد سازمان و برداشت نيرو براى اعزام به منطقه‏ ى جنوب شدند. (پورداراب، ج2، 1384: 255).

سلام علیکم. در دهمين روز جنگ تحميلى در منطقه ی جنوب، مقاومت سرسختانه‏اى كه سبب شكست تهاجم نيروهاى متجاوز عراقى براى وصول به شهرهاى سوسنگرد، حميديه، اهواز، خرمشهر، آبادان، شوش و انديمشك گرديد، بار ديگر عراق را واداشت در استراتژى توسعه‏ طلبانه خود تجديدنظر كند و تلاش خود را بر اين امر متوجه سازد كه جنگ را متوقف سازد، لذا براى وصول به اين هدف، صدام‏ حسين در تاريخ اول اكتبر 1980 (نهم مهرماه 1359) پيشنهاد آتش ‏بس داد، ولى دولت ايران آن را قبول نكرد و اين پيشنهاد ركودى نسبى در جبهه ايجاد كرد كه در مجموع به نفع نيروهاى اسلام بود كه توانستند در منطقه‏ ى عمليات اهواز و غرب موفق به تجديد سازمان گرديده و به وضعيت دفاعى منطقه سر و سامانى بدهند. (پورداراب، ج2، 1384: 255).

سلام علیکم. در دهمين روز جنگ تحميلى در منطقه ی جنوب، در محور غرب كرخه: از بررسى فعاليت‏هاى اين روز و دو روز قبل، لشكر 10 زرهى و 1 مكانيزه‏ ى عراق چنين استنباط مى ‏شود كه فرمانده سپاه 3 به دليل عدم موفقيت لشكر 10 زرهى در عبور از رودخانه‏ ى كرخه به سبب مقاومت سرسختانه‏ى نيروهاى باقى‏ مانده‏ى تيپ 2 زرهى دزفول، محل عبور نيروهاى خود را از كرخه به جاى منطقه‏ ى پاى پل به منطقه ‏ى شوش تغيير داده است.

خلبان ‏هاى هلى ‏كوپتر شناسايى هوانيروز يگان‏هاى لشكر 10 را به صورت پراكنده كه بيشترين تمركز را در تپه چشمه داشته مشاهده و سمت حركت تانك‏ها را به طرف شمال (تپه ‏هاى خرولى، اسكندرخندان، سپتون و...) گزارش مى ‏نمايند. و هم‏چنين تمركز زياد يگان ‏هايى از تانك و نفربر لشكر 1 مكانيزه را در غرب كرخه مقابل شوش مشاهده مى ‏نمايند. عناصر باقى ‏مانده‏ى گردان 141 پياده‏ ى لشكر 21 پیاده حمزه (ع) مستقر در شرق كرخه در مقابل شوش، تمركز زياد دشمن را در حال احداث پل و حركت تانك و نفربر را براى عبور از رودخانه گزارش مى ‏نمايند. اين گردان با اجراى آتش ضدتانك و پشتيبانى توپخانه موفق مى‏شود، با به آتش كشيدن يك دستگاه تانك و 5 دستگاه نفربر و يك خودرو زيل مخصوص حمل پل، تلفات قابل توجهى به دشمن وارد كند. لشكر 1 مكانيزه‏ى عراق پس از اين ناكامى، بيشه ‏هاى غرب رودخانه‏ى كرخه را ترك و به فاصله‏ دو كيلومترى غرب كرخه در دامنه‏ ى تپه ‏هاى ابوصليبى ‏خات مستقر و شهر شوش را زير آتش توپخانه قرار داد و شدت آتش بسيار زياد و به اكثر خانه ‏هاى شوش آسيب‏ هاى جدى وارد گرديد. مستند به پيام شنود سماجا در همين روز، سپاه 3 به يگان‏هاى غرب كرخه دستور ايجاد استحكامات با استتار كامل يك موضع دفاعى صادر مى ‏كند و چون از ساعت دريافت اين شنود اطلاعاتى در دست نيست، اين دستور مى ‏تواند در خاتمه‏ ى روز 9/7/1359 صادر شده باشد. (پورداراب، ج2، 1384: 254 و 255).

سلام علیکم. در دهمين روز جنگ تحميلى در منطقه ی جنوب، محور سوسنگرد ـ حميديه: پس از يورش يگان‏هاى متجاوز عراق به محور حميديه ـ سوسنگرد و عدم موفقيت آن‏ها، براى كنترل اين محور عناصرى از نيروهاى دشمن در جنوب حميديه باقى مانده بودند كه در آغاز روز نهم حدود 30 نفر از افراد سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به نيروهاى باقى ‏مانده‏ى دشمن يورش بردند. در اين عمليات حدود 22 تانك و نفربر دشمن منهدم شد و از نيروهاى سپاه 4 نفر شهيد گرديدند كه برادر مراد اسكندرى، فرمانده سپاه پاسداران حميديه، جزو شهدا بود. در اين روز هلى ‏كوپتر هجومى سرهنگ وطن ‏پور نيز مورد اصابت گلوله ‏هاى دشمن قرار گرفت و اين سرباز دلاور اسلام به شهادت رسيد. در اين نبردها تلفات و ضايعات ارتش عراق نسبتا زياد بود؛ چنان كه در اطلاعيه ‏ى شماره ‏ى 55 ارتش عراق تلفات نيروهاى عراقى 165 نفر كشته، 24 نفر زخمى و 3 نفر مفقود اعلام گرديد. در همين اطلاعيه اشاره شده بود كه 7 دستگاه تانك، 4 دستگاه نفربر و 12 دستگاه، خودروى چرخ‏ دار عراقى نيز منهدم شده است. (پورداراب، ج2، 1384: 254).

سلام علیکم. در دهمين روز جنگ تحميلى در منطقه ی جنوب، منطقه ‏ى خرمشهرـ آبادان: در ساعت 10:30 يك گردان تقويت شده‏ى تانك دشمن با نيروهاى پياده و با پشتيبانى توپخانه از پليس راه گذشت و وارد ديزل‏ آباد شده و به خرمشهر نزديك گرديد. در همان حال پاسگاه ‏هاى كرانه‏ ى اروندرود زير آتش شديد دشمن قرار داشتند. در ساعت 10:50 نيروهاى دشمن از درب سيلو وارد اداره‏ ى بندر خرمشهر شدند و تا سازمان پيش ‏آهنگى پيش آمدند، پليس‏ راه خرمشهر سقوط كرد و عناصرى از دشمن تا پشت پادگان دژ رسيدند. در داخل بندر و كشتارگاه، نيروهاى خودى با نيروهاى متجاوز درگير شدند. در همان حال تكاوران دريايى و افراد نيروى زمينى و نيروهاى مردمى در جنگ خيابانى با دشمن درگير بودند. بدين ترتيب، روز نهم مهرماه دشمن موفق شد، در غرب و شمال خرمشهر نيروهاى جمهورى اسلامى را به داخل شهر عقب براند و به حاشيه ‏ى شهر و بعضى ساختمان‏ ها نفوذ كند. در نتيجه، نبرد شهرى در داخل مناطق مسكونى از آن روز آغاز گرديد. از جمله مناطقى كه در حاشيه‏ى شمال غربى خرمشهر و ميدان نبرد رزمندگان اسلام و نيروهاى متجاوز عراق محسوب مى شد ترمينال نظامى خرمشهر بود. نيروهاى دشمن روز نهم مهرماه، وارد اين ترمينال شدند و نبرد نزديك بين محافظان ترمينال و نيروهاى عراقى درگرفت. اين نبرد تا ساعت 00:15 ادامه داشت تا اين كه نيروهاى ‏كمكى براى نگهبانان ترمينال رسيدند و در نتيجه، نيروهاى مهاجم عراقى عقب رانده شدند و تعدادى از افراد دشمن به اسارت درآمدند و از نگهبانان ترمينال، يك نفر درجه ‏دار شهيد و يك نفر سرباز مجروح شدند و به انبارهاى ترمينال نيز خسارات قابل ملاحظه ‏اى وارد گرديد. تلفات نيروهاى ايرانى در روز نهم مهرماه، 18 نفر شهيد و 117 نفر مجروح بود. در اين نبرد دشمن با به جا گذاشتن 15 كشته و 39 اسير و تعدادى زيادى تانك منهدم شده، مجبور به پنج كيلومتر عقب ‏نشينى گرديد. (پورداراب، ج2، 1384: 252 و 251).

سلام علیکم. در دهمين روز جنگ تحميلى، نه روز از جنگ ويران‏گر تحميلى عراق عليه ايران سپرى شده است، اما هنوز حضور لشكرهاى 77 پیاده خراسان و 21 پياده حمزه (ع) و 16 زرهی قزوین و 88 زرهى زاهدان در جبه ه‏ ى جنوب و غرب ديده نمى‏ شود و به علت اين كه بخشى از اين واحدهاى عمده، در منطقه‏ ى شمال غرب درگير هستند عملاً اين لشكرها به طور گسترده، وارد نبرد با دشمن بعثى نشده ‏اند و از طرفى به دليل نابرابرى كامل نيروهاى مدافع با نيروهاى مهاجم، تلفات و ضايعات لشكرهاى 81 زرهى کرمانشاه در غرب و لشكر 92 زرهى خوزستان در جنوب، روز به روز بيشتر شده و اين يگان‏ها عمدتا بخش عظيمى از توان رزمى خود را از دست داده ‏اند و از نظر توپخانه تنها بخشى از توان گروه های 22 و 55 توپخانه به منطقه‏ ى جنوب و گروه 11 توپخانه مراغه به غرب اعزام شده ‏اند. شهر موسيان نيز با وجود مقاومت مدافعان در حال سقوط است و در كنترل نيروهاى عراقى درمى ‏آيد. اما در منطقه ‏ى سوسنگرد و حميديه، با مقاومت و حملات پراكنده‏ى نيروهاى خودى و آب‏ اندازى بخشى از زمين‏ ها در جنوب كرخه كور و جنوب غرب اهواز، تهديد جدى سقوط سوسنگرد و حميديه خنثى مى ‏شود و بدين ترتيب، نبرد در روز نهم مهر 1359 ادامه مى ‏يابد. (پورداراب، ج2، 1384: 251).

سلام علیکم. در نهمین روز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، از رزمندگان نیروی زمینی دوازده نفر پایور و یازده نفر وظیفه به شهادت رسیدند و شانزده نفر پایور و بیست نفر وظیفه مجروح شدند. سرلشکر حسین حسنی‌سعدی در مورد عملیات روز نهم مهر ۱۳۵۹ دانشجویان دانشکدۀ افسری می‌گوید: من در خرمشهر بودم خبر آمد که عراق به راه‌آهن خرمشهر حمله کرده است. همه در حالت آماده‌باش قرار گرفتند و حتی بچه‌های هم که برای استراحت آمده بودند، آماده شدند و یک هجوم متحد به سمت عراق آغاز شد. هرکسی با هر سلاحی که داشت به‌صورت پارتیزانی به‌طرف عراقی‌ها یورش برد. جالب است که حمله به گونه‌ای بود که عراقی‌ها تجهیزات و سلاحشان را رها کرده و گریختند حتی من به یاد دارم که نفربرشان روشن بود که آن‌ها را رها کرده و گریخته بودند (حسینیا، 1391: 340).

سلام علیکم. در نهمين روز جنگ تحميلى در 8 مهر 1359 افسر رشید اسلام سروان پیاده فرامرز جوانشیر، یکی از فرماندهان گروهان دانشکدۀ افسری نیروی زمینی ارتش در منطقه عملیاتی خرمشهر، براثرِ اصابت گلوله توسط نیروهای ارتش مزدور بعث عراق به شهادت رسید. فرامرز فرزند اسمعیل‌خان در 27 آذر 1326 در تهران به دنیا آمد. در اول مهر 1347 وارد دانشکدۀ افسری نیروی زمینی شد و در مدت سه سال تحصیل شبانه‌روزی واحد‌های علمی، تخصصی و آموزش‌های نظامی و زندگی در شرایط سخت را آموخت. جوانشیر در یکم مهر 1350، با اخذ مدرک کارشناسی و درجه‌ی ستوان‌دومی، از دانشکده افسری فارغ‌التحصیل شد و برای طی دوره مقدماتی پیاده، به مرکز پیاده شیراز عزیمت کرد و دروس نظامی و تاکتیک دسته در آفند و پدافند را به‌صورت تخصصی فرا گرفت. در اول مهر 1353 به درجه ستوان‌یکمی و در اول مهر ۱۳۵۷ به ترفیع سروانی ارتقا پیدا کرد. او سومین روز از مهر ۱۳۵۹ یعنی چهار روز پس از آغاز جنگ تحمیلی، به همراه دانشجویان تحت امر خود به جبهه نبرد حق علیه باطل در منطقه خرمشهر اعزام شد. این افسر دوازده سال تجربه و تخصص نظامی‌ و فرماندهی داشت که سرانجام در منطقه عملیاتی خرمشهر، به شهادت رسید.

سلام علیکم. در نهمين روز جنگ تحميلى و در هشتم مهر 1359 سه نفر خبرنگار فرانسوي كه با يك دستگاه تاكسي به پل نو در غرب خرمشهر آمده بودند توسط برادران سپاه پاسداران دستگير شدند. اين امر نشانه آن بود كه عراق مي‌خواست نتيجه پيروزي‌هاي منبعث از تجاوز و تعدي خود را به جهانيان اعلام و براي آن تبليغ كند. (حسینی و جوادی‌پور، 1373، چ 3: 111).

سلام علیکم. در نهمين روز جنگ تحميلى در منطقه ی غرب، آتش نيروهاى خودى در منطقه‏ ى قصرشيرين تا پاسگاه پرويزخان در اين روز بسيار موثر بود. به طورى كه يگان ‏هاى دشمن، ضمن تضعيف روحيه تقاضاى كمك سريع نمودند. دشمن، تأسيسات راديو و تلويزيون قصرشيرين را تخليه كرد و درگيرى ‏هاى پراكنده به صورت جنگ و گريز در قصرشيرين هم‏چنان ادامه داشت. وضعيت نيروهاى دشمن در غرب كشور به شرح زير بوده است: دشمن در محور سرپل ذهاب، باويسى در تمامى ارتفاعات دستك و بنه دستك و كوه كوره موش به طرف شمال تا گرده نو مستقر شده و تجديد سازمان نموده است. نيروهاى متجاوز در ارتفاعات كلانتر استقرار يافتند و تحكيم هدف نموده‏ اند. در محور امام حسن(ع)، گيلان‏غرب، دشمن در اطراف سه‏راه ى تنگ يا تنگه‏ ى حاجيان استقرار يافته است و قصد تصرف گيلان‏غرب را دارد. برابر گزارش لشكر 81 زرهى كرمانشاه، در اين روز يك دستگاه پل تى.ام.ام به طول 42 متر از بروجرد به كرمانشاه اعزام گرديد. در ساعت 00:11، به وسيله‏ ى تيم پروازى هوانيروز، مستقر در منطقه‏ ى ايلام، پاسگاه فرماندهى نقاط آمادى دشمن مستقر در دامنه‏ ى كوه قلاويزان و كوه چكه موسى، واقع در جنوب شهر مهران منهدم گرديد. بدين‏ ترتيب روز هشتم مهرماه در منطقه ‏ى غرب تحركات عمده‏ اى ديده نشد و نيروهاى خودى به مقاومت و نبرد با دشمن ادامه دادند و فعاليت هوانيروز چشم‏گير بود. (پورداراب، ج2، 1384: 232).

سلام علیکم. در نهمين روز جنگ تحميلى در منطقه ی جنوب، يگان‏ هايى از گروه 55 و22 توپخانه از اصفهان و شهرضا در اين روز به شرح ذيل در پشتيبانى لشكر 92 زرهى خوزستان قرار گرفت: كاتيوشا 5 آتشبار؛ ـ توپخانه‏ ى 175 م.م سه آتشبار؛ ـ توپخانه‏ ى 203 م.م دو آتشبار؛ ـ توپخانه‏ ى 130 م.م پنج آتشبار؛ ـ شليكا ضد هوايى، يك آتشبار؛ ـ پدافند هوايى نُه آتشبار.» (پورداراب، ج2، 1384: 232).

سلام علیکم. در نهمين روز جنگ تحميلى در منطقه ی جنوب، منطقه‏ ى غرب كرخه: در بامداد امروز، لشكر 10 زرهى با استقرار حدود 200 دستگاه تانك و اجراى آتش پرحجم توپخانه، حمله‏ ى گسترده ‏اى را براى تصرف سواحل غرب كرخه و عبور از آن به منظور تصرف دزفول آغاز كرد. فرمانده تيپ 2 زرهی دزفول با اندك نيروهاى سازمان داده شده‏ ى خود، با آتش دقيق و شديد توپخانه و پشتيبانى موثر نيروى هوايى، موفق شد پيش‏روى دشمن را متوقف نمايد. لشكر 10 عراق پس از اين تك ناموفق مجددا به مواضع خود در سه راه قهوه ‏خانه عقب نشست. لشكر يك مكانيزه، امروز را در حال آماده شدن براى عبور از كرخه در منطقه ‏ى شوش گذراند و تحركاتى از آن ديده نشد.

در ساعت 12:00 شهر آبادان زير رگبار آتشبارهاى دشمن قرار گرفت و در نتيجه به هتل بين‏ المللى آبادان، منازل مسكونى، نخلستان بريم، سردخانه ‏ى ايستگاه 12، لوله ‏هاى نفتى، پشت سالن غذاخورى بريم، فلكه ‏ى كارون، محوطه‏ ى مسكونى چهارراه بهمن شير در ميدان انقلاب خسارات مالى و جانى سنگين وارد شد؛ و طبق اعلام شهربانى تا ساعت 00:21، 23 نفر شهيد و 82 نفر مجروح شدند. (پورداراب، ج2، 1384: 231- 232).

س سلام علیکم. در نهمين روز جنگ تحميلى در منطقه ی جنوب، در منطقه‏ ى عمومى سوسنگرد و حميديه: نيروهاى دشمن در منطقه‏ ى حميديه و كرانه‏ ى جنوبى رودخانه ‏ى كرخه كور، حركاتى را آغاز نمودند. فعاليت آن‏ها در منطقه‏ ى جنوب غربى اهواز نشان مى ‏داد كه آماده مى ‏شوند تا در دو محور به سمت شمال تك كنند. يك ستون از منطقه بين رودخانه‏ ى كارون و جاده‏ ى اهواز، خرمشهر براى تصرف كارخانه‏ ى نورد و عقب راندن نيروهاى ايرانى به سمت اهواز و ستون ديگر در حوالى حميديه واقع در 27 كيلومترى غرب اهواز براى قطع محور اهوازـ سوسنگرد و تهديد حميديه و اهواز و سوسنگرد و پادگان دشت آزادگان حركت كردند. در اين روز هلى ‏كوپترهاى هوانيروز در حين گشت‏ زنى در منطقه متوجه شدند كه نيروهاى دشمن بين حميديه و سوسنگرد به شمال كرخه كور نفوذ كرده و به سمت حميديه و جاده‏ ى سوسنگرد در حال پيش‏روى هستند و يك ستون ديگر آن‏ها نيز در جنوب اهواز و منطقه‏ ى دب حردان به سمت حميديه در حال حركت است. گزارش‏ هاى دريافتى از ساير يگان‏ها نيز حاكى بود كه حدود يك گردان تانك به حوالى حميديه رسيده و به زودى جاده ‏ى اهواز - حميديه را قطع خواهند كرد. هلى ‏كوپترهاى رزمى هوانيروز با حداكثر توان خود به تانك‏ هاى دشمن حمله كردند و افراد سپاه پاسداران، ژاندارمرى و گروه جنگ‏هاى نامنظم شهيد چمران و دانشجويان دانشكده ‏ى افسرى به همراهى پرسنل جان بركف تيپ 3 لشكر 9 زرهى در حوالى حميديه با تشكيل گروه‏هاى ضدتانك به نيروهاى زرهى دشمن، يورش بردند و تعداد قابل ملاحظه ‏اى از ادوات زرهى آن‏ها را منهدم نمودند؛ و دشمن با دادن تلفات و خسارت زيادى، مجبور به عقب‏نشينى به جنوب رودخانه‏ ى كرخه كور و منطقه‏ ى دب حردان گرديد و خطر بسيار جدى كه تمام منطقه‏ ى اهواز و سوسنگرد را تهديد مى‏كرد، از بين رفت. در اين عمليات براى اولين بار با آب انداختن به زمين‏هاى منطقه، مانع بزرگى در حركت آزاد تانك‏ها و نفربرها و خودروهاى دشمن ايجاد شد؛ و اين ابتكار سبب شد تانك‏ها و نفربرهاى آن‏ها در باتلاق ايجاد شده از حركت باز ماندند و توسط آرـ پى‏ـ جى زن‏هاى شجاع و دلاور، شكار شدند. بدين ‏ترتيب، روز هشتم مهرماه در حالى به پايان رسيد كه يك تهديد جدى از سوى نيروهاى متجاوز عراق در محور اهواز ـ حميديه ـ سوسنگرد خنثى شد و ده‏ها دستگاه خودروى زرهى و چرخ‏دار دشمن نابود و آن‏ها مجبور به عقب‏ نشينى به جنوب جاده و كرانه‏ ى كرخه شدند. (پورداراب، ج2، 1384: 230).

سلام علیکم. در نهمين روز جنگ تحميلى در منطقه ی جنوب، در ساعت 16:50 درحدود 130 دستگاه تانك و نفربر زرهى دشمن به سه كيلومترى حاشيه ‏ى شهر خرمشهر رسيدند. فشار بر پادگان دژ شديدتر شد و در جناح غربى خرمشهر نيز ادوات زرهى دشمن فعال گرديد. ظاهرا دشمن در نظر داشت، قبل از آغاز تاريكى شب، مواضعى را در حاشيه‏ى شمالى و غربى شهر اشغال كند، لذا از هوانيروز درخواست شد با هلى‏ كوپترهاى رزمى به تانك‏هاى دشمن حمله كند و مانع پيش‏روى آن‏ها به سمت شهر شود. سرانجام تا ساعت 17:50 نيروهاى عراقى به حوالى پليس راه و سردخانه و 300 مترى پادگان دژ رسيدند. از طرف ديگر در آن روز، تهديد اساسى خوزستان در منطقه‏ى نبرد غرب اهواز و در محور حميديه و سوسنگرد بود و مى توان گفت، شهر اهواز ساعات بسيار بحرانى را مى ‏گذراند، لذا تلاش بيش از حد رزمندگان اسلام، تنها در منطقه‏ى خرمشهر نبود، بلكه نقطه‏ ى اصلى بحران، در اهواز قرار داشت. با آغاز تاريكى شب، حملات زمينى نيروهاى متجاو عراق به خرمشهر متوقف شد، ولى آتش‏هاى شديد توپخانه و خمپاره ‏انداز، هم‏چنان بر سر مردم بى ‏گناه فرو مى ريخت؛ كما اين‏كه تا پايان آن روز در شهر آبادان، برج منبع آب بوارده‏ ى شمالى و مناطق مسكونى اطراف آن، چند مغازه در فلكه‏ ى كارون، زندان شهربانى، منازل رو به روى اداره‏ ى فرهنگ، منازل مسكونى فلكه‏ ى خسروآباد، مدرسه‏ ى دريايى و بوارده ‏ى شمالى و مدرسه‏ ى دكتر معين در احمدآباد، جملگى بشدت مورد اصابت گلوله‏ هاى توپخانه و خمپاره ‏اندازها قرار گرفته بودند. ملاحظه مى‏ شود كه در آبادان، تمام هدف‏هاى ويران شده يا آسيب ديده مناطق مسكونى غيرنظامى بود و بايد پذيرفت، وقتى كه گلوله ‏ى توپخانه از مسافت بيش از 10ـ20 كيلومترى به روى شهر روانه مى ‏شود همه‏ ى نقاط آن شهر برايش هدف است. مبارزه‏ قهرمانانه و در عين حال توان فرساى روز هشتم مهرماه، قسمت مهمى از اندك توان باقى‏ مانده‏ى مدافعان ميهن اسلامى را در كام خود بلعيد. (پورداراب، ج2، 1384: 229- 228).

سلام علیکم. در نهمين روز جنگ تحميلى در منطقه ی جنوب، در منطقه‏ى خرمشهر ـ آبادان، همان گونه كه انتظار مى‏رفت، با شكست اقدامات سياسى، عمليات نظامى دوباره شدت يافت. در روز هشتم مهرماه، نيروهاى متجاوز عراق دوباره فعاليت شديد خود را براى اشغال خرمشهر و اهواز و سوسنگرد و كرانه‏ى غربى كرخه در منطقه‏ى دزفول آغاز كردند. در منطقه‏ى خرمشهر، دشمن از غرب و شمال به شهر يورش برد و از جنوب نيز آتش‏هاى پشتيبانى را تشديد كرد. اولين تلاش نيروهاى دشمن براى در هم شكستن خطوط دفاعى رزمندگان اسلام در شمال خرمشهر بود. براى اين منظور، مواضع نيروهاى ايرانى در پليس‏راه و پادگان، در زير ضربات سنگين توپخانه‏ى دشمن قرار گرفت. اطلاعات تأييد نشده حاكى از آن بود كه عناصرى از دشمن موفق شده‏اند به جاده‏ى كمربندى شمال شهر برسند و با استفاده از اين جاده به سمت پادگان دژ، كه نقطه‏ى مقاومت اصلى بود، پيش‏روى نمايند. شهر بشدت زير گلوله باران‏هاى دشمن قرار داشت. با توجه به اين وضعيت، فرمانده عملياتى جنوب از لشكر 92 زرهى خواست فورا يك گردان تانك، براى تقويت خط دفاعى شمال خرمشهر اعزام كند، ولى در آن موقع وضع منطقه‏ى عمليات اهواز بهتر از خرمشهر نبود. تيپ يك زرهى كه مدافع منطقه‏ى جنوب غربى اهواز بود تقريبا متلاشى شده بود و از 2 گردان تانك آن، تعداد معدودى بيشتر باقى نمانده بود. لذا فرمانده لشكر در پاسخ خواسته‏ى فرمانده عمليات جنوب اعلام داشت، در حال حاضر كليه‏ى يگان‏هاى لشكر، سخت درگير هستند و لشكر به كلى فاقد نيروى احتياط است و اعزام نيروى كمكى به خرمشهر مقدور نيست و اين يك واقعيت بود و فرماندهان نظامى مسؤول، سخت‏ترين ساعت‏هاى زندگى خود را مى‏گذرانيدند، زيرا از يك طرف يگان‏هاى مدافع ايران تحت فشار شديد دشمن، تقريبا در حال متلاشى شدن قرار داشتند، كه معمولاً در عمليات حركات به عقب به وجود مى‏آيد. از طرفى، دشمن با آگاهى از وضعيت نيروهاى جمهورى اسلامى هر چه بيشتر برفشار خود مى‏افزود. در اين روز در صحنه‏هاى نبرد زمينى خرمشهر، تانك‏هاى دشمن قدرت نمايى بيش‏ترى كردند و تلاش نمودند، به حاشيه‏ى خرمشهر برسند و افراد يگان‏هاى مكانيزه‏ى دشمن نيز با نفربرهاى زرهى به شهر نزديك مى‏شدند و آتش شديد پشتيبانى نيز هم‏چنان بر سر مدافعان خرمشهر فرو مى‏ريخت، به طورى كه امكان مقابله با خودروهاى زرهى دشمن از آن‏ها سلب شد. به اين جهت يگان‏هاى تانك دشمن موفق شدند به حاشيه‏ى شهر برسند. در ساعت ده صبح اطلاع رسيد كه عناصر مقدم دشمن به يك كيلومترى خرمشهر رسيده‏اند و پادگان دژ در خطر سقوط قرار دارد. مهاجمان عراقى براى در هم كوبيدن مقاومت مدافعان، نيروى هوايى خود را نيز وارد عمل كردند و در ساعت 11:50 فرودگاه آبادان را بشدت بمباران نمودند؛ به حدى كه باند فرودگاه غيرقابل استفاده شد و به آشيانه‏ها نيز خسارات سنگينى وارد گرديد. ارتش عراق باقى‏مانده‏ى لشكر 3 زرهى خود را به بصره انتقال داد تا قسمتى از مأموريت لشكر 5 مكانيزه‏ى عراق در صحنه‏ى عمليات اهواز و خرمشهر را به عهده بگيرد. (پورداراب، ج2، 1384: 227- 228).

سلام علیکم. در هشتمین روز جنگ ، امام گفت: «دولت عراق فهمید که با کی طرف است. اینها دائماً هی پیش خودشان می‌گفتند که اگر ما حمله به ایران بکنیم، در همان حمله اول، دیگر کار تمام است و ما می‌رویم برای مرکز ایران و همه جا. حالا فهمیدند که نه! مسئله این طور نیست. درعین‌حالی‌که ما باز به مردم اجازه ندادیم و آن بسیج عمومی را اجازه ندادیم. الان مع‌ذالک، فهمیدند این‌ها که خیر؛ کاری از آن‌ها برنمی‌آید و اگر دولت ایران بخواهد، آن‌ها را ان‌شاءالله به‌زودی از بین می‌برد.» (همان: 248). حضرت امام گفت: «تکلیف ما این است که از اسلام صیانت کنیم و حفظ کنیم اسلام را. کشته شویم تکلیف را عمل کردیم، بکشیم هم تکلیف را عمل کرده‌ایم.» (همان: 251). در ادامه گفت: «ما مکلفیم که جلوی آن‌ها را بگیریم. چه پیروز شویم و چه نشویم، دفاع باید بکنیم. باید حتماً دفاع بکنیم و همه‌ی ملت در وقتی که اجازه داده شد، همه باید بروند دفاع بکنند. (همان: 252).

سلام علیکم. در هشتمين روز جنگ تحميلى، نيروى زمينى كه در مناطق داخلى كشور در پادگان ‏ها باقى مانده بودند، به تدريج و بر حسب دستورات صادره و امكانات ترابرى موجود به ميدان‏هاى نبرد اعزام شدند. لشكر 16 زرهى قزوین كه عمدتا درگير مأموريت آرام‏سازى كردستان بود، به تدريج از اين مأموريت رها گرديد و به مناطق عملياتى اعزام شد. عناصر لشكر 77 پياده‏ خراسان نيز با قبول خطر احتمالى در منطقه‏ ى شرق بخصوص در مرز افغانستان و با توجه به اولويت ‏ها به مناطق نبرد غرب و جنوب كشور تغيير مكان يافتند و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى با تلاش بيشتر به بسيج نيروهاى مردمى پرداخت و همدوش با ارتش مسؤوليت دفاع از ميهن اسلامى را برعهده گرفت و بدين ‏ترتيب، عدم تعادل فوق‏ العاده‏اى كه در آغاز جنگ به نفع نيروهاى متجاوز وجود داشت كاهش پيدا كرد. براساس اين تغييرات بنيادى و مؤثر در كاربرد نيروهاى خودى، تيپ 3 پياده‏ مشهد از لشكر 77 پیاده خراسان ، به تدريج به منطقه‏ ى عملياتى كرمانشاه تغيير مكان يافت. تمام عناصر گروه 11 و 44 توپخانه كه براى شركت در جنگ آماده بودند به اين منطقه اعزام شدند. از لشكر 21 پياده ‏ى حمزه (ع) تهران و لشکر 16 زرهى قزوين نيز اگر چه عمده قواى آن‏ها به منطقه‏ ى عمليات جنوب تغيير مكان يافته بودند عناصرى نيز به منطقه‏ى كرمانشاه اختصاص داده شدند. (پورداراب، ج2، 1384: 210).

سلام علیکم. در هشتمين روز جنگ تحميلى، در منطقه‏ ى غرب ، نيروى زمينى ارتش فقط توانست 45 نفر افسر و 98 نفر درجه ‏دار كادر از يگان‏هاى ديگر برداشت كند و در مقابل درخواست 125 نفر افسر و 776 نفر درجه دار مورد نياز لشكر 81 زرهى به آن لشكر اختصاص دهد. با تثبيت نيروهاى دشمن، لشكر 81 زرهى آخرين وضعيت خط تماس با دشمن را به شرح زير اعلام كرد: «عناصر لشكر در منطقه‏ ى قصرشيرين ـ گيلان‏غرب، در امتداد خط شمالى ‏ـ جنوبى ارتفاعات دستك (شمال سرپل ذهاب)، بن دستك (شمال غربى سرپل ذهاب)، قراويز، بازى دراز و تنگ‏ حاجيان در محور گيلان‏ غرب، خط پدافندى اشغال كرده ‏اند. در محور زرنه ـ سومار، مواضع دفاعى نيروهاى ما در چم كرشكين واقع در پانزده كيلومترى شرق سومار قرار دارد و در محور ميمك ـ سرنى نيز نيروهاى ما در سه راهى غرب سرنى موضع گرفته‏ اند. با توجه به اين گزارش لشكر 81 زرهی کرمانشاه، نيروهاى دشمن در شش روز اول نبرد موفق شده‏ اند به طور متوسط درحدود بیست كيلومتر در خاك ايران اسلامى در مناطق قصرشيرين، سومار، ميمك پيشروى كنند و اما در محور گيلان‏ غرب، عمق منطقه‏ ى پيش‏روى دشمن از خط مرز تا تنگ كورك درحدود چهل كيلومتر بود. اين وضعيت پيش آمده در محور گيلان‏غرب سبب شد كه ادامه‏ى مبارزات اصلى رزمندگان ‏ايران در منطقه‏ ى عملياتى قصرشيرين به محور گيلان‏غرب كشانده شود، زيرا دشمن مواضعى را در اين محور اشغال كرده بود كه مى ‏توانست، منطقه‏ ى عقب نيروهاى خودى را در سرپل ذهاب تهديد نمايد و فرماندهى عمليات غرب مجبور بود، براى از بين بردن اين تهديد، تلاش خود را به محور گيلان‏غرب اختصاص دهد و دشمن را حداقل تا گردنه‏ى امام حسن، در موازات خط پدافندى ارتفاعات دستك و قراويز در محور قصرشيرين عقب براند.» امروز نه تنها در محور گيلان‏غرب، بلكه در منطقه‏ ى نبرد سرپل ذهاب نيز وضعيت عمومى تا حدودى به نفع نيروهاى خودى تغيير كرد و يگان ‏هاى دشمن، اختيارى يا تحت فشار، بخشى از منطقه‏ ى اشغالى را تخليه و درحدود دو كيلومتر به سمت غرب عقب‏ نشينى كردند. در اين عقب‏نشينى تعدادى از تانك‏ها و تجهيزات ديگر دشمن در منطقه‏ ى تخليه شده به جا ماند و به دست رزمندگان دلير خودى افتاد و تپه رش در محور سرپل ذهاب ـ گرده نو ـ باويسى به تصرف مجدد نيروهاى اسلام در آمد و با اشغال آن، خط پدافندى شمال و شمال غربى سرپل ذهاب تأمين گرديد. در اين عمليات چندين سرباز عراقى نيز به اسارت در آمدند. (پورداراب، ج2، 1384: 209 و 208).

سلام علیکم. در هشتمين روز جنگ تحميلى، اولين قرارگاه تاكتيكى نيروى زمينى با بهره‏ گيرى از افسران شناخته شده و آشنا به منطقه‏ ى خوزستان، در تهران تشكيل شد تا پس از سازماندهى فعاليت خود را در منطقه‏ ى جنوب آغاز نمايد. اين قرارگاه در اوّلين اقدام خود در همين روز، به لشكر 21 پياده ‏ى حمزه (ع) و به دنبال آن به لشكر 16 زرهى قزوین ابلاغ نمود كه به منطقه ‏ى دزفول عزيمت كنند و آماده ‏ى اجراى عمليات باشند لازم به يادآورى است با قطع شدن راه آهن سراسرى در دوكوهه، در اثر بمباران هواپيماهاى دشمن، انتقال يگان ‏هاى عمده به شهرهاى جنوبى استان خوزستان، از طريق راه آهن ميسر نبود. ضمن اين كه موقعيت حساس منطقه‏ ى غرب دزفول، شوش و تلاش دشمن براى عبور از كرخه، به منظور قطع ارتباط زمينى اين استان از شمال در انتخاب محل استقرار لشكرهاى مزبور اثر گذار بود. (پورداراب، ج2، 1384: 207 و 208).

سلام علیکم. در هشتمين روز جنگ تحميلى، در خصوص برکات جنگ، پایداری و فداکاری ملت در جنگ فرماندهی کل قوا امام خمینی در شب هشتم مهر ۱۳۵۹ به گروهی از مردم مرزنشین کشور گفت: «ضد انقلاب در ایران شایع می‌کردند که ارتش ایران، ارتشی است که از بین رفته و دیگر نمی‌تواند در مقابل دشمن‌ها مقاومت کند و شایعه‌افکنی می‌کردند؛ بلکه ابتدا می‌گفتند که اصلاً ارتش لازم نیست، ارتش باید به هم بخورد و بعد از سر، یک مسائلی شروع بشود. در این جنگ تحمیلی، ثابت شد که ارتش نیرومند است و ارتش با سایر قوای مسلحه با هم هستند؛ تفاهم دارند، با هم می‌جنگند و همه‌ی کسانی که در ارتش هستند، در رأس ارتش هستند وفادارند. این خود یک خیری بود که جلوی شایعات را گرفت (صحیفه امام، 1379، ج 13: 238-246).

سلام علیکم. در هشتمين روز جنگ تحميلى، در بررسى وضعيت هفت روز جنگ، ضعف و ناتوانى فوق‏العاده‏ى فرماندهان عراقى در استفاده از برترى مطلق خود به خوبى مشهود است و نيروهاى خودى در غرب كرخه كه در مقابل دو لشكر تقويت شده عراق پايدارى مى‏كردند در حالى‏كه بيش از دو گروه رزمى نبودند و در پايان روز ششم استعداد تيپ 2 دزفول در حد يك گروهان تانك تقويت شده بود. اين در حالى بود كه در مقابل اين تيپ، لشكر 10 زرهى عراق با هفت گردان تانك و پنج گردان مكانيزه و پشتيبانى حداقل چهار گردان توپخانه، در مقابل نيروى موجود خودى ناتوان ماند و مجبور به گسترش در غرب كرخه شد. در منطقه‏ ى ابوصليبى ‏خات، شوش نيز لشكر 1 مكانيزه با تمام توانايى خود قادر به عبور از كرخه و تصرف شوش نگرديد. (پورداراب، ج2، 1384: 207).

سلام علیکم. آیت‌الله خامنه‌ای در دومین سالگرد تهاجم سراسری رژیم بعث عراق در مقام ریاست‌جمهوری کشور می‌فرمایند: «انتظار دولت‌هایی که جنگ را راه انداختن این بود که ظرف یک هفته رژیم را ساقط کنند... و ما گرچه با خراب‌کاران جنگیده بودیم؛ ولی تجربه جنگ مدرن را نداشتیم... و بیش از همه دشمنان را جدی نگرفتیم و این چیز خطرناکی است. (نمکی و دیگران، 1396، ج 3: 310).

سلام علیکم. در هشتمين روز جنگ تحميلى در منطقه ی جنوب، در محور غرب كرخه با حمله ‏ى احتياط لشكر 10 زرهى در غرب رودخانه دويرج به پاسگاه ربوط و تصرف مجدد آن و عقب‏زدن يگان‏هاى تيپ 84 خرم‏آباد، تهديد عقبه ‏ى لشكر خنثى شد و اين در حالى بود كه در غرب كرخه با آتش شديد دشمن بر روى مدافعان، هجوم ناموفقى را براى تقرب به ساحل كرخه و به احتمال تصرف پل، سازماندهى كرده بودند، كه با آتش شديد و دقيق مدافعان كه توسط نيروى هوايى پشتيبانى مى ‏شدند، مواجه شدند. دوباره در ساعت 18:00 تا 19:00 حمله ‏ى ديگرى را توأم با آتش توپخانه اجرا کرد كه بدون شك در انتظار موفقيت و تداوم آن در شب بودند كه اين حمله نيز با آتش ضدتانك عناصر باقي مانده‏ى تيپ 2 زرهی دزفول و گردان 283 سوارزرهى و آتش توپخانه متوقف گرديد. حضور فرمانده جديد تيپ 2 زرهی دزفول از روز پنجم مهرماه در انسجام نسبى اين تيپ كه از دهه ‏ى سوم شهريورماه، زير آتش شديد دشمن و در پنج روز اول مهرماه در يك جنگ نابرابر متحمل تلفات و ضايعات سنگين شده بود و قسمتى از نيروهاى تيپ در ارتفاعات شمالى پل سرخه نادرى در غرب كرخه و قسمتى ديگر پس از عقب ‏نشينى در شرق كرخه بودند، نقش بسزايى داشت. اين روز را لشكر 1 مكانيزه در غرب شوش در حال تمركز در بيشه ‏هاى غرب كرخه و اجراى آتش بر روى شوش گذارند. (پورداراب، ج2، 1384: 206 و 207).

سلام علیکم. در هشتمين روز جنگ تحميلى در منطقه ی جنوب، نيروهاى دشمن كه توانسته بودند به حميديه نزديك شوند، آتش شديد خود را روى حميديه و انبارهاى مهمات تپه ‏هاى فولى ‏آباد، هم‏چنان ادامه دادند و تلاش دشمن در جنوب شرقى حميديه زيادتر شد و تيپ 3 زرهى دشت آزادگان لشكر 92 زرهی خوزستان با همه‏ ى تلفات و ضايعاتى كه ديده بود، كماكان در برابر دشمن مقاومت مى ‏كرد. براى مقابله با تهاجم دشمن هلى‏كوپترهاى هوانيروز در اين روز وارد عمل شدند و به تانك‏ها و نفربرهاى عراقى يورش بردند و خساراتى به دشمن وارد كردند. از طرفى توپخانه ‏ى لشكر 92 زرهی خوزستان مستقر در منطقه نيز به شدت بر روى دشمن اجراى آتش نمود و نيروهاى عراقى براى ايجاد رعب و وحشت، شهر اهواز را بشدت گلوله ‏باران كردند و به علت تلفات و ضايعات سنگين، تيپ‏ هاى لشكر 92 زرهی از لشكر درخواست اعزام نيروى تقويتى كردند و لشكر در پاسخ ابلاغ نمود: در اين شرايط بحرانى، كشور و ملت و انقلاب اسلامى ايران، نياز به فداكارى و جانبازى بيشترى دارد و لازم است رزمندگان تيپ‏ ها به همراه ساير رزمندگان غيرارتشى، تا رسيدن نيروهاى تقويتى، مقاومت كنند. در اين روز، هم‏چنين چند فروند هواپيماى دشمن در منطقه‏ ى خوزستان سقوط كرد كه خلبان يكى از اين هواپيماها به اسارت نيروهاى خودى درآمد. (پورداراب، ج2، 1384: 205).

سلام علیکم. شروع ‌کننده و آغازگر جنگ، کشور عراق بود که وارد جنگ با ایران اسلامی شد. صدام و حزب بعث عراق در جنگ با ایران، به دنبال این بودند که وضعیت حقوقی شط‌العرب و اروندرود باید به‌صورت قبل از موافقتنامه 1975 الجزایر برگردانده شود؛ استان خوزستان، تجزیه و به خاک عراق اضافه شود؛ سه جزیره تنب بزرگ، کوچک و ابوموسی که در اشغال ایران است، به اعراب بازگردانده شود؛ صدام نقش ژاندارمری را در خلیج فارس بر عهده گیرد و رهبر جهان عرب باشد. (اشکان‌فر و هادیان، 1371: ح)؛ اما ضرب‌المثلی داریم که شتر بیند در خواب پنبه دانه گهی لُپ‌ لُپ خورد گه دانه‌دانه؛ اما در پایان هفته اول جنگ شکست طرح پیروزی برق‌آسای رژیم بعث عراق برای جهانیان مشخص شد. صدام و همفکران و حامیان او که به فکر تحمیل یک صلح خفت بار به ایران بودند. که با پاسخ دندان‌شکن رهبر انقلاب اسلامی ایران مواجه شدند که گفت: «صدام حسین دستش را دراز کرده برای اینکه با ما مصالحه کند، ما با او مصالحه نداریم. یک آدمی است که که کافر است، یک آدمی است که فاسد است، مفسد است و مفسد را ما نمی‌توانیم با او مصالحه کنیم. ما تا آخر با آن‌ها جنگ خواهیم کرد.» (صحیفه امام، 1379، ج 13: 251).

سلام علیکم. در هشتمين روز جنگ تحميلى ، صدام ‏حسين، رئيس‏ جمهور عراق تصميم گرفت باصطلاح يك جانبه به وعده‏ى خود عمل كند و جنگ را پس از يك هفته پايان يافته اعلام نمايد. لذا در سخنرانيى كه در پايان روز ششم مهرماه از راديو، تلويزيون بغداد پخش شد، اظهار داشت كه عراق به هدف‏هاى نظامى خود دست يافته و اكنون آماده است، در صورتى كه ايران شرايط عراق را قبول كند ترك مخاصمه نمايد. در ضمن، افزود كه عراق از انجام ميانجى‏گيرى ‏ها و وساطت ‏ها براى برقرارى صلح استقبال مى‏ نمايد. اين اظهار صريح صدام ‏حسين حاكى از آن است كه عراق از همان روز ششم مهرماه يعنى پايان هفته‏ ى اول جنگ از ادامه‏ ى آن دلسرد شده و بدين‏ منظور تصميم گرفته پس از كسب پيروزى ‏هاى نظامى، جنگ سياسى با ايران به راه اندازد و از طريق جنگ سياسى به خواسته ‏هاى توسعه‏ ى طلبانه خود در ايران و در نتيجه در منطقه‏ ى خليج ‏فارس و خاورميانه دست يابد؛ لذا نيروهاى عراقى در روز هفتم مهرماه، تلاش خود را معطوف به پاك‏ سازى مناطق متصرفى و اشغال كامل شهر سوسنگرد و نيز تجديد سازمان و تجديد تداركات خود ساختند. مقامات عراقى نيز به انتظار نتيجه‏ ى پيشنهاد مذاكره‏ ى سياسى صدام‏ حسين باقى ماندند. (پورداراب، ج2، 1384: 204 و 205).

سلام علیکم. در هشتمين روز جنگ تحميلى ، محمدعلی رجایی نخست‌وزیر وقت در هفتم مهر ۱۳۵۹ گفت: «همان‌طوری که شما اطلاع دارید جنگی تحمیلی به‌وسیلۀ رژیم بعث عراق به کمک اسلحه شرق سلطه‌گر و کمک‌های مالی و معنوی غرب غارتگر و مستکبر به انقلاب اسلامی ما تحمیل شده. بهانه صدام حسین در میان اختلاف است که با ایران بر سر قرارداد ۱۹۷۵ دارد و ما قبلاً هم اعلام کرده‌ایم که برای رفع این اختلاف هیچ‌گونه اقدام سیاسی متناسب چه بین دو کشور و چه در سطح بین‌المللی انجام ندادیم.» (روزنامه کیهان، ش11104، ص3).

سلام علیکم. در هشتمين روز جنگ تحميلى در منطقه ی جنوب، تلاش نيروهاى متجاوز عراق در منطقه‏ ى عمليات خليج ‏فارس و كرانه‏ ى اروندرود با حملات هوايى به تأسيسات اقتصادى ايران در اين منطقه آغاز گرديد. وزارت نفت اعلام كرد حملات هوايى دشمن به جزيره‏ ى خارك در ساعت 01:05 روز هفتم آغاز شده است و حدود ساعت 06:40 نيز حمله‏ ى هوايى به تاسيسات خارك اجرا گرديد. تلاش زمينى دشمن در صحنه ‏ى عمليات خوزستان، ادامه‏ ى عمليات روز قبل براى اشغال سوسنگرد و اهواز و پاك كردن غرب رودخانه‏ ى كرخه در منطقه‏ى عمليات شوش از نيروهاى جمهورى اسلامى بود، اما در منطقه‏ ى عمليات جنوب خوزستان (منطقه ‏ى خرمشهر) فعاليت دشمن چندان شديد به نظر نمى ‏رسيد. به احتمال قوی سرفرماندهى دشمن پس از برخورد با مقاومت شديد نيروهاى ايرانى در خرمشهر، به اين نتيجه رسيده تا به جاى اين كه تلاش اصلى را در خرمشهر و آبادان متمركز كند، در جبهه‏ ى اهواز وارد عمل شود تا با اشغال شهر اهواز سقوط شهر خرمشهر را نيز تسهيل نمايند. به هر حال، با اين كه تا آن روز هنوز نيروهاى متجاور عراق به هدف‏ هاى استراتژيك در خرمشهر و آبادان دست نيافته بودند، اما منطقه‏ ى وسيعى از خاك ايران اسلامى را اشغال كرده كه به حدود پانزده هزار كيلومترمربع مى ‏رسيد. (پورداراب، ج2، 1384: 204).

سلام علیکم. در هشتمين روز جنگ تحميلى در منطقه ی جنوب، يگان‏هايى براى تقويت نيروهاى موجود در منطقه به منطقه‏ى خوزستان وارد شدند و در كنترل عملياتى لشكر 92 زرهى خوزستان قرار گرفتند: گردان 717 پياده‏ ى پايگاه خلبان شهید محمد نوژه‏ ى همدان با تجهيزات كامل به دزفول اعزام شد. يك گروهان مهندسى از لشكر 21 پياده و تيم‏هاى مين‏ گذارى، با تعداد زيادى مين ‏ضد تانك، از مركز آموزش بروجرد به دزفول اعزام شدند. يك گروهان از دژبان مركز با تجهيزات و وسايل انفرادى به دزفول اعزام شد. يك گروهان از تكاوران دريايى پادگان منجيل و يك گروهان هوابرد از تيپ 55 هوابرد شيراز به دزفول اعزام شدند. (پورداراب، ج2، 1384: 203 -204).