سلام علیکم. به عشق ظهیرنژاد نوشتم. در مقطع زمانی شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی که فرماندهی سرتیپ قاسم‌علی ظهیرنژاد بر نیروی زمینی ارتش فرماندهی کرد، ۵۲ عملیات پدافندی در برابر حمله قوای ارتش متجاوز عراق انجام گرفته است، ۶۳ عملیات تک محدود توسط رزمندگان نیروی زمینی انجام شده، پانزده تک ایذایی، ۳۹ عملیات گشتی رزمی، سیزده عملیات مستقل بالگردی توسط هوانیروز، شانزده درگیری با قوای عراقی، یک عملیات مین گذاری، یک شبیخون یک عملیات پاک‌سازی محور، یک عملیات چریکی، یک عملیات کمین و ده عملیات متفرقه و 27 عملیات آفندی شامل: عمليات قائم (عج) در 16 مهر در منطقه‌ی ‌دُب‌حردان، ۲۳ مهر در در پل نادري، ۲۶ آبان آزادسازی سوسنگرد، عاشورا در ۲۸ آبان در بند پیرعلی و سارات‌ها سومار، کلینه و سیدصادق در ۲۸ آذر در سرپل ذهاب، تنگ حاجیان در ۱۴ دی در گیلان‌غرب، نصر در ۱۵ دی در هویزه، خوارزم یا ضربت‌ذوالفقار در ۱۹ دی در میمک، توکل در ۲۰ دی در آبادان، کلینه و سیدصادق۲ در 15 اسفند در سرپل ذهاب، رقابیه در ۲۵ اسفند در شوش، چغالوند در ۲۶ اسفند در گیلان‌غرب در سال ۱۳۵۹ انجام گرفت در ادامه در 1360، عملیات آفندی تپه‌چشمه در ۱۵ فروردین، کانال هندلی در ۱۵ فروردین، زعن در ۲۵ فروردین در شوش و غرب دزفول، بازی‌دراز1 در 2 اردیبهشت در سرپل ذهاب، تپه‌چشمه2 در ۱۱ اردیبهشت در غرب دزفول، الله اکبر یا خیبر در ۳۱ اردیبهشت در شوش و غرب دزفول، تپه‌های انگوش در ۳۱ اردیبهشت در شوش و غرب دزفول، خیبر یا قوچ‌سلطان در ۵ خرداد در مریوان، فرماندهی کل قوا، خمینی روح خدا در ۲۱ خرداد در پل مارد، جاده ماهشهر- آبادان در ۳۱ خرداد، آزادسازی نوسود در 17 تیر، طراح در ۵ مرداد در حمیدیه، بازی‎دراز2 در ۱۲ شهریور در سرپل ذهاب، رجایی– باهنر در 10 شهریور در حمیدیه شمال کرخه‌کور، شهید مدنی در ۲۶ شهریور در شمال کرخه‌کور سوسنگرد، ثامن‌الائمه (ع) در ۵ مهر در آبادان انجام شده است؛ اما اصلی‌ترین اقدام نظامی و شاهکار نیروی زمینی همان تثبیت دشمن است که به فرماندهی سرتیپ قاسم‌علی ظهیرنژاد صورت گرفته است؛ خوب است که بدانید، تثبیت دشمن متجاوز چگونه انجام گرفت. چون تثبیت ارتش متجاوز عراق، اساسی‌ترین اقدام در جنگ عراق علیه ایران است. برابر اصول و قواعد اساسی رزم در جنگ، ابتدا باید تجاوز و پیشروی دشمن سد شود. هنگامی که دشمن متوقف شد، عملیات‌های پاتک یا سایر عملیات آفندی اجرا می‌شود؛ ازاین‌رو توقف ارتش متجاوز عراق در زمین‌های نامناسب و تثبیت قوای عراقی متجاوز در هفته‌های اولیه جنگ، با تلاشی صادقانه و پادر رکاب بودن شبانه‌روزی نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران، اعم از نیروهای زمینی، هوایی و دریایی و ژاندارمری با کاربرد جنگ‌افزارها و تجهیزات و تخصص و آموزش‌هایی است که قبلاً فرا گرفته بودند. همان‌گونه که وزیر دفاع کشور مصطفی چمران در 24 تیر 1359 در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی به نمایندگان می‌گوید: يكي از دلايل پيروزي ما اين بود كه در دوران انقلاب ارتش با ملت نجنگيد و به ملت پيوست. ملت ما احتياج به ارتش دارد. با نيروي پاسداران و كميته‌ها نمي‌توانيد، در مقابل قدرت‌هاي جهاني بزرگ و سازماندهي شده دشمن مقابله كنيد. ازاین‌رو وقتی ارتش متجاوز عراق با دوازده لشکر و درحدود 45 تیپ، 2850 دستگاه تانک، 1500 دستگاه نفربر، 133 فروند بالگرد، 339 فروند هواپیما و 1160 قبضه توپ در نُهصد کیلومتر خط مرز به ایران اسلامی حمله می‌کند، تنها ارتش جمهوری اسلامی ایران با سازمان متعارف و مشابه ارتش مهاجم عراق با 1985 دستگاه تانک، 1150 دستگاه نفربر، 690 فروند بالگرد، 447 فروند هواپیما و 1730 قبضه توپ با رزمندگانی عاشق شهادت ‌توانست ارتش متجاوز عراق را زمین‌گیر و تثبت کند. در پاسخ به حمله‌های هوایی نیروی هوایی ارتش متجاوز عراق، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران توسط خلبانانش درحدود پنج هزار پروانه پرواز مؤثر و سرنوشت‌ساز انجام داد تا پیشروی ماشین جنگی دشمن کُند و خنثی شود؛ اگر پیشروی قوای متجاوز عراقی در سال اول جنگ سد و دشمن بعثی متجاوز تثبیت نمی‌شد، فتوحات سال دوم جنگ و تعقیب متجاوز بعد از آن قابل اجرا نبود؛ ازاین‌رو زمین‌گیر کردن و سد پیشروی قوای متجاوز عراقی و تثبیت متجاوزان بعثی به‌عنوان یک اقدام تاکتیکی، برجسته‌ترین، شاهکار و ارزشمندترین عملیات رزمندگان پادر رکاب مخلص بود که علی‌رغم تمامی، ناملایمات، نارسایی‌ها، ساده‌اندیشی، تنگناهای موجود و شرایط سخت محاصره اقتصادی به‌وسیلۀ نیروهای ارتشی و به ایمان مردم، به عشق مردم، به صفای مردم، حماسه‌های جاوید و ماندگاری بود که انجام شد. هنگامی که قرارگاه تاكتيكى نزاجا در جنوب در دوازدهم آذر 1359، اعلام می‌کند ارتش متجاوز عراق در مقابل مقاومت دليرانه‌‌‌‌ى ارتش جمهورى اسلامى ايران و سایر رزمندگان ایران اسلامی، از حركت باز ماند و مجبور به اتخاذ حالت دفاعى شد. شادی و نشاط بر چهره رزمندگان نشست و خستگی از تن آنان بدر شد و خود را مدیون فرماندهی صادق خود سرتیپ قاسم‌علی ظهیرنژاد و 45754 نفر شهيد، مجروح، گم‌شده و اسيری می‌دانند که از 31 شهریور 1359، آغاز جنگ تحميلي تا 10 مهر 1360 تقدیم ایران اسلامی شده است. برگرفته از کتاب ارتش لایق ملت، مطواعی، محمد، انتشارات آتشبار، 1401.