سلام علیکم.

حمد و سپاس خدایی که معبودی جز او نیست، زنده‌ای ازلی و ابدی است، دانای نهان و آشکار که ما را سرباز اسلام و مطیع امر رهبری و فرماندهی معظم کل قوا قرار داده است و با سلام و صلوات بر پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) و عرض ارادت به ساحت حاضرترین گوهر عالم هستی امام زمان(عج) ارواحنا لتراب مقدم‌الفدا، برگرفته از مجله‌ی صف ماهنامه‌ی ارتش جمهوری اسلامی ایران.

روایت امیر سرتیپ زین‌العابدین اجوری، فرمانده گردان توپخانه از آزادسازی سوسنگرد

بیستم شهریور 1359، در ستاد نیرو، مرا احضار كرده، مأموریت دادند كه به جنوب بروم. از گروه 33 توپخانه، عازم منطقه عملیاتی جنوب شدم. بُرد توپ‌های ما دست‌كم 43 كیلومتر و بُرد توپخانه عراق هم آن‌زمان 23 كیلومتر بود. بنابراین ما همیشه نسبت به عراق برتری آتش داشتیم. می‌توانستیم دست‌كم 20 كیلومتر دورتر؛ پاسگاه‌های فرماندهی و عقبه‌شان را زیر آتش بگیریم. خیلی كلنجار رفتیم كه ...

 موفق شدیم یك واحد پدافند هوایی در كنار توپ‌هایمان مستقر كنیم. این‌طوری نمی‌گذاشتیم هواپیماها به ما نزدیك بشوند. ساعت هفت صبح رسیدیم به ایستگاه اندیمشك. جلوي واحد ما را گرفتند و گفتند نمي‌توانيد برويد جلو! ديدم دارند معطلمان مي‌كنند. يكي از ماشين‌ها را از قطار پياده كردم و با آن رفتم به اهواز. چهار ساعت در راه بودم. ساعت سه بعدازظهر به اهواز رسيدم. از هركه مي‌پرسيدم «مأموريت ما در منطقه چيست؟» كسي جوابگو نبود، اما يك استواري بود كه پاسگاه‌ها را در نقشه مشخص كرده بود. او گاهي، تعدادي از اين پاسگاه‌ها را از رده خارج مي‌كرد و خط قرمز رويشان مي‌كشيد. نقشه را نگاه كرد و گفت: «شما از خرمشهر تا بستان، هرجا كه مي‌خواهيد، انتخاب كنيد و مستقر بشويد.» به‌ نقشه كه نگاه كردم، منطقه تحت پوشش تيپ3 در دشت آزادگان را انتخاب كردم. با توجه به برد 43 كيلومتري‌ توپخانه‌مان خوب مي‌توانستيم منطقه را پوشش بدهيم.


برچسب‌ها: توپخانه در سوسنگرد , آزادسازی سوسنگرد

ادامه مطلب
تاريخ : دوشنبه بیست و پنجم آبان ۱۳۹۴ | 20:18 | نویسنده : رزمنده‌ی دفاع مقدس |
.: Weblog Themes By bahman58 :.