سلام علیکم با جناب سرگرد پیاده سید بتولی خیلی رفیق بودم من معاون گردان 785 پیاده و آقا سید هم معاون گردان 131 پیاده بود رفتم سنگرش بعد از سلام علیک یک جناب سرگردی داخل سنگرش بود تا سید اسم من را آورد آن جناب سرگرد تمام مشخصات من و خانواده من را گفت با اشاره و آرامی پرسیدم طرف کیست که همه چیز من را می‌داند. سید بتولی گفت سرگرد پیمان رءیس آجودانی لشکر است آن روز سید خاطره شهادت فرمانده گردان جناب سرگرد امانی را این گونه برای رءیس آجودانی گفت: « بنا به دستور برای مأموریت بیست روزه عازم جزیره مجنون عراق شدیم. جزیره مجنون عراق از لحاظ شرایط جوی بسیار گرم، شرجی و به لحاظ برخورد خمپاره‌های دشمن با آب‌های اطراف و کشته‌شدن ماهی‌ها بوی بسیار متعفن به همراه پشه‌های سمج و گزنده و موش‌های خرمایی بزرگ که همه جای سنگرهای تنگ و تاریک می‌لولیدند ... به طور کلی فضای کاملاً متفاوتی با دارخوین داشت و به خاطرِ اینکه با دشمن فاصله کمی داشت از تلفات انسانی بالایی هم برخوردار بود و به همین دلیل مسؤلان اجازه نمی‌دادند بیشتر از بیست روز واحدی آنجا مستقر باشد. متأسفانه در هفته اول فرمانده گردان در پد مرکزی جزیره مجنون براثر اصابت ترکش خمپاره 60 میلی‌متری به درجه رفیع شهادت نائل آمد.» خدا بیامرز در وصیت نامه‌اش نوشته بود: «هرگز به اسلام و انقلاب و رهبر کبیر انقلاب پشت نکنید و آن‌ها را تنها نگذارید به نماز خود خیلی اهمیت بدهید. به فرزندان عزیزم سفارش می‌کنم که خداجو باشند، هیچ وقت نماز خود را ترک نکنند به درس و تحصیل تا جایی که امکان دارد ادامه بدهند و از علم خویش در راه راست و درست استفاده کنند.» شادی روح شهدای جنگ تحمیلی و شهید محمود امانی صلوات.


برچسب‌ها: شهید محمود امانی , سرگرد سیدبتولی , جزایر مجنون عراق

تاريخ : پنجشنبه سی ام فروردین ۱۳۹۷ | 11:21 | نویسنده : رزمنده‌ی دفاع مقدس |
.: Weblog Themes By bahman58 :.