سلام علیکم.

از جناب سرهنگ بازنشسته احمد کاکاوند خواستم اگر عکسی با جناب مرزی دارند ارسال نمایند ایشان گفت تو اون بیابون‌ها من و مرزی کمتر به فکر عکس گرفتن بودیم بیشتر کار می‌کردیم تا عکس بگیریم.

حاج احمد آقا که خود از فرمانده‌هان جنگ و دوران مقدس است با صداقت با بیان خاطره‌ای مختصر اخلاص و مردانگی شهید بزرگوار سیروس مرزی و گفته‌ی خود را این گونه پیامک نموده است که تقدیم شما می‌گردد. شهید سیروس مرزی در گرمای بالای پنجاه درجه‌ی خوزستان جهت روحیه دادن به هم‌رزمان چفیه به سر بسته بود و کنار راننده لودر می‌نشست و با اخلاق خوش و بذله گویی به آن‌ها روحیه می‌داد که شرایط سخت را تحمل کنند.

شادی روح شهید سیروس مرزی و شهدای دفاع مقدس و شهدای حرم صلوات.


برچسب‌ها: شهید سیروس مرزی

تاريخ : دوشنبه هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ | 19:28 | نویسنده : رزمنده‌ی دفاع مقدس |

سلام علیکم.

جناب سرهنگ جانباز علی شهبازی یکی از رزمندگان لشکر 21 حمزه هستند که در حوادث کردستان حضوری داوطلبانه داشته و از اولین روز جنگ در مناطق عملیاتی مشغول نبرد با عناصر ارتش متجاوز عراق بوده‌اند و در عملیات 21/4/1367 ریاست رکن یکم گردان 785 پیاده تیپ1 لشکر 21 حمزه را عهده دار بوده‌اند در خصوص جناب سروان سیروس مرزی سرتیپ شهید سیروس مرزی می‌فرمایند:

شهید بزرگوار فرماندهی گروهان ارکان گردان 785 بودند من هم در ستاد گردان تحت فرماندهی آن شهید بزرگوار بودم خوب از خصوصیات بارز آن بزرگوار ایشان با توجه به سن بالای که داشتند واقعا" مثل یک افسر جوان فعال بودند و انسان بسیار شریف و دلسوزی بودند هیچ‎گاه غرور کاذب نداشتند با همه مهربان بودند با تمام پرسنل تحت امرش مثل یک پدر مهربان و دلسوز بودند همیشه همه را نصیحت می‌کرد.

 سربازان جوان را بیشتر و خود را در مقابل آن‌ها مسئول می‌دانست و همیشه می‌گفت: «این‌ سربازان جوان به دست ما امانت است». هیچ‌گاه با تندی و پرخاش با زیردستان خود برخورد نمی‌کرد. مرد شریف و با ایمانی بودند. بسیار با تقوا و آدم خدا ترسی بود. هیچ‌گونه ریاکاری نمی‌کردند؛ اگر عبادت می‌کردند فقط برای خدا بود. مرد واقعا" خالص بودند من خودم خیلی چیزها از ایشان یاد گرفتم انسان با گذشتی بود. آخرین دیدارم با شهید بزرگوار صبح عملیات 21/4/1367 بود. زیر آتش توپخانه‌ی دشمن فاصله‌ی سنگر من با شهید بزرگوار خیلی کم بود به صد متر نمی‌رسد؛ شاید بیست دقیقه بیشتر طول کشید تا من توانستم با هزار بدبختی به سنگر ایشان برسم، دقیقا" سنگر ایشان زیر یک تپه کله قندی بود بالای آن یک سنگر انفرادی بود با هم به اتفاق با سینه خیز رفتیم سر تپه داخل سنگر تمام منطقه را دود گرفته بود.

 دراثر اصابت گلوله‌ی توپخانه و خمپاره و کاتیوشا تمام علف‌های منطقه در فصل تابستان خشک شده بود آتش گرفته بود جهنم واقعی شده بود حتی فاصله‌ی بیست متری به سختی دیده می‌شد، خط اول شکسته بود صدای تیراندازی سلاح سبک دشمن لحظه به لحظه نزدیگ‌تر می‌شد، این شهید بزرگوار می‌گفت: «خدایا خودت کمک کن! خودت کمک کن! به این جوان‌ها ».

حدودا" بیست دقیقه با هم بودیم آمدیم پایین تپه از هم جدا شدیم من آمدم پیش سربازان خودم سپس رفتم پیش ستوانیکم مطواعی با جناب سرهنگ حمید سرلکی با هم بودند تمام بی‌سم‌ها توسط عراقی‌ها و منافقین اشغال شده بود با هیچ کجا نمی‌شد تماس گرفت آقای مطواعی اکنون پس از سی سال این خاطرات تلخ را مرور می‌کنم دیگر گریه امانم نمی‌دهد. برای شادی ارواح طیبه 21/4/1367  و شیهد بزرگوار سیروس مرزی عزیز صلوات. امیدوارم این شهید عزیز و سایر شهدای هم‌رزممان در آن دنیا شافع ما باشند. ان‌شا‌ءالله

جناب سرهنگ جانباز علی شهبازی از شما تشکر می‌کنم که خاطره بزرگ مردی چون سروس مرزی را زنده کردید اگر عکسی به دست شما رسید لطفا" ارسال نمایید.

شادی روح شهدای جنگ تحمیلی به خصوص شهید سیروس مرزی صلوات.


برچسب‌ها: شهید سیروس مرزی

تاريخ : جمعه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۷ | 0:40 | نویسنده : رزمنده‌ی دفاع مقدس |
سلام علیکم.

اطلاعیه

برادران بزرگوار رزمندگان پایور و سربازان گردان 785 پیاده تیپ 1 لشکر 21 حمزه اگر عکسی از ستوانیکم سیروس مرزی فرماندهی گروهان ارکان گردان دارید لطفا برای من ارسال نمایید.

ممنون و تشکر از شما عزیزان.

شادی روح شهدای گردان 785 پیاده به خصوص جناب سروان مرزی صلوات.


برچسب‌ها: شهید سیروس مرزی

تاريخ : سه شنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۹۷ | 22:35 | نویسنده : رزمنده‌ی دفاع مقدس |

سلام علیکم

من كسي نيستم كه بخواهم شما را تشويق به نماز خواندن كنم. شما جوانان مسلمان زيرسايه‌ي پدر و مادر پاكي تربيت شديد كه خود مقيد و اهل نمازید. آيا مشكلات و بعضي از رفتارهاي نامناسب در پادگان باعث ناراحتي شما شده است؟ اين مسائل را با نماز قاطي نكنيم.

من سربازهاي با نماز و مخلصي در زمان جنگ و دفاع مقدس داشتم که هنوز هم به آنان غبطه مي‌خورم. ساده مي‌گويم تنها چيزي كه به‌درد رزمند‌گان در جبهه‌ها و همه‌ی ماها در این وضعیت نه چندان خوب جامعه مي‌خورد همين نماز است؛آن هم، نماز اول وقت.

 در عمليات 21/4/1367 در منطقه‌ي شرهاني دشمن پشت ما يعني ارتفاعات حمرين را تصرف كرده بود و ما خبر نداشتيم. فرمانده گروهان اركان جناب سروان سيروس مرزي، يكي از اين رزمنده‌های اهل نماز اول وقت بود. پيرمرد با صفایي بود اهل خوي بود و با مزه! سنگرش نزديك سنگر من بود. وقتي مي‌رفتيم سنگرش اگر وقت اذان بود مي‌گفت: يا‌الله اول نماز بعدا" غذا و همه را وادار و تشويق به خواندن نماز اول وقت مي‌كرد.

حوالی ظهر بود به ايشان گفتم: مرزي جان برو عقب. گفت: نمی‌روم با هم می‌رویم. گفتم برو آشپزخانه به فكر ناهار بچه‌ها باش، ايشان چند تا فرزند داشت، خيلي پاکدست بود، كم‌تر به خود فكر مي‌كرد. گفت: من عقب نمي‌روم تو را تنها نمي‌گذارم تكيه كلامي مخصوص به خودش داشت وقتي ناراحت مي‌شد مي‌گفت: مرد حسابي،

من مثل خودش بلند گفتم: مرد حسابي شما بايد دستور بدهيد يا من؟ و شروع به خنديدن كردم كه ناراحت نشود. ستوانيكم سيروس مرزي خيلي با انظباط بود؛ در آن بحبوحه عمليات كلاه نظامي سرش بود يك نگاهي به من كرد و گفت: چشم من اجراي دستور مي‌كنم. اين بزرگ مرد گوش كرد و رفت. رفتن همان و روي بلندي‌هاي حمرين در21/4/1367 اسير شد.

این بزرگ مرد در 4/6/1369 از بند اسارت آزاد و به ميهن اسلامي بازگشت و در 14/11/1377 به علت عوارض ناشي از دوران اسارت به شهادت رسيد.

روحش شاد و یادش گرامی باد.

شادی روح شهید سیروس مرزی الهم صل علی محمد و آل محمد


برچسب‌ها: شهید سیروس مرزی

تاريخ : پنجشنبه سی ام فروردین ۱۳۹۷ | 11:18 | نویسنده : رزمنده‌ی دفاع مقدس |
.: Weblog Themes By bahman58 :.