علیرضا پور بزرگ در کتاب حدیث ماندگاری «جستجو» می نویسد: سردار غلامپور راجع به نحوهی شهادت استوار ارتشی دلاور "شهید علی غیور اصلی" میگوید: متأسفانه بعضیها دیدگاه یکنواختی راجع به صحنه های جنگ دارند، در حالی که اگر دیدگاه صحیحی راجع به جنگ و صحنههای آن داشته باشند، به این موضوع پی خواهند برد که: "یک لحظه یک ثانیهی جنگ در روزهای اول یا روزها و ماههای جنگ در سالهای بعد تفاوت میکند."
در سالهای بعد از جنگ در صحنههای مختلفی به مدت شش، هشت ماه یا یک سال حضور داشتیم، صحنههای جنگ آرام بود، اتفاقات چندانی رخ نداد؛ اما در شرایطی که دشمن لحظه به لحظه در خاک ما پیشروی میکند، آنجاست که ساعات و روزها و حتی ثانیهها و دقیقهها تاثیر گذار میشوند؛ لذا حضور شهدا و شخصیتهای مانند شهید غیور اصلی درآن شرایط حساس و خاص، با همهی طول دفاع مقدس برابری میکند.
مهمترین مسئله و دغدغهی ما در جنگ نه برای خوزستان که برای کل نظام و انقلاب میباشد. سقوط اهواز که اگر اهواز سقوط کند همه چیز تمام میشود، سقوط اهواز به معنای سقوط خوزستان، سقوط خرمشهر، سقوط آبادان در واقع دسترسی دشمن به اهدافش بود.
در یک چنین شرایطی که همه مستاصلند و اصلیترین هدف دشمن که سقوط اهواز است تا مرز تحقق پیش رفته است و دشمن به پانزده کیلومتری اهواز رسیده است. با فرماندهی و برنامهریزی شهید علی غیور اصلی، عملیات و شبیخونی طراحی میشود که سرنوشت جنگ را تغییر میدهد. این به ظاهر یک شبیخون بود.
اما اگر ارزش آن را در معرض قضاوت و تاثیرگذاری قرار دهید، حتما به این نکته خواهید رسید که ارزش این عملیات حتی از فتحالمبین و بیتالمقدس برتر و بالاتر است.
بنابراین، این عملیات و جلوگیری از سقوط اهواز که از مهمترین هدفهای دشمن محسوب میگردد در واقع یک اقدام اساسی و تاثیرگذار در کل روند جنگ و انقلاب از سوی شهید علی غیور اصلی است که بعد از اثری که در کردستان، آموزش و مشاورههای آغاز جنگ، از خود به جا میگذارد، شاهبیت و شاهکار اقدامات وی محسوب میگردد.
در قالب شبیخون، عملیاتی را انجام میدهد، آن هم با استفاده از یک سری نیروی پراکنده که خود، جمع و سازماندهی میکند.
در آنجا خداوند به یاری ما میشتابد و به دنبال این شبیخون که ما در مقابل دشمن انجام میدهیم و صحنهی انفجار ماشین مهمات که در صحنهی عملیات به وقوع میپیوندد و یکی از بچههای ما به نام شهید اسکندری در همین صحنه به شهادت میرسد، در تاریکی شب باعث میشود دشمن به وحشت افتاده و شروع به عقبنشینی نماید. به خاطر میآورم در همان روز شاید ساعت پنج صبح بود و داشتیم دشمن را دنبال میکردیم، تیمی از بالگردهای هوانیروز آمد و وارو صحنه شد و تانکهای متعددی از دشمن را که در حال عقبنشینی بود را تارومار کرد که این هم اقدام بسیار مؤثری از سوی خلبانان بود.
شادی روح استوار شهید ارتشی دلاور علی غیوراصلی صلوات
برچسبها: شهید علی غیور اصلی
سلام علیکم.
علیرضا پور بزرگ در کتاب حدیث ماندگاری «جستجو»مینویسد: سردار غلامپور راجع به نحوهی شهادت "شهید علی غیور اصلی" میگوید: وقتی جنگ شروع شد، ما از بضاعت نظامی بسیار ضعیفی برخوردار بودیم هیچگونه شناخت و تجربهای راجع به جنگ نداشتیم، از آموزش و سلاح و تجهیزات لازم برخوردار نبودیم، لذا در چنین شرایطی دو مورد به کمک ما شتافت:
1- مجموعهی نیروی که علی غیور اصلی آموزش داده بود و بخش عمدهی آن اندکی سازماندهی گردیده نظیر گردان بلال.
2- حضور خود ایشان: در واقع تفکر، تجارب و مدیریت ایشان به کمک ما آمد و این در شرایطی بود که عراق با انبوهی از نیروهای زرهی و مکانیزه به ما حمله کرده، بخش عمدهای از خاک سرزمین ما را اشغال نموده و در مسیر چهارده تا پانزده کیلومتری اهواز بود.
فضا، فضای متشنجی میباشد طبیعتا" درچنین شرایطی هیچکس از آن قابلیت و توانمندی لازم که بتواند صحنه را اداره کند، برخوردار نیست.
از فرماندههای سپاه گرفته تا استاندار، مسئولین ومتولیان امر، صحنه، صحنهی سختی است هیچکس تجربهی مقابله در یک جنگ به آن معنا را ندارد، حتی شاید ارتش ما خود شهید علی غیور اصلی هم تجربهی عینی مقابله با چنین جنگی را ندارند؛ اما در هر حال شهید غیور اصلی چند قدم از ما جلوتر بود، به واسطهی ارتشی بودنش، آموزشهای ویژهای که دیده بود، تجربه، سعهی صدر و فکر خلاقی که داشت، وجودش در صحنههای نظامی غنیمت بود و یک جواهر محسوب میگردید، در چنین شرایطی آنچه را که میتوان به بحث شهید علی غیور اصلی اتصال داد این است که به سرعت گردان بلال را به اهواز اعزام کردیم. برگشت گردان بلال به سمت اهواز بسیار مؤثر بود. گردانی که قبلا" آموزشهای ویژه و کامل نظامی دیده، در یک صحنهی نظامی نظیر کردستان حضور به هم رسانیده، آب دیده شده و تجربهی عینی و عملی دارد.
این گردان، در این شرایط دشوار عصای دست ما قرار میگیرد که منشأ آن بر میگردد به" شهید علی غیور اصلی"
دوم: تاثیرات فکری و مشاوراتی است که ایشان در آن شرایط دشوار که همه گیج هستیم و نمیدانیم چه باید کرد یا نکرد، چه وضعیتی پیش میآید، به ما میدهد. باز هم در اینجا آرامش درونی و فکری و سعهی صدر شهید علی غیور اصلی به ما کمک فراوانی میکند.
متأسفانه بعضیها دیدگاه یکنواختی راجع به صحنه های جنگ دارند، در حالی که اگر دیدگاه صحیحی راجع به جنگ و صحنههای آن داشته باشند، به این موضوع پی خواهند برد که: "یک لحظه یک ثانیهی جنگ در روزهای اول یا روزها و ماههای جنگ در سالهای بعد تفاوت میکند."
در سالهای بعد از جنگ در صحنههای مختلفی به مدت شش، هشت ماه یا یک سال حضور داشتیم، صحنههای جنگ آرام بود، اتفاقات چندانی رخ نداد؛ اما در شرایطی که دشمن لحظه به لحظه در خاک ما پیشروی میکند، آنجاست که ساعات و روزها و حتی ثانیهها و دقیقهها تاثیر گذار میشوند؛ لذا حضور شهدا و شخصیتهای مانند شهید غیور اصلی درآن شرایط حساس و خاص، با همهی طول دفاع مقدس برابری میکند.
شادی روح استوار ارتشی شهید علی غیور اصلی صلوات.
برچسبها: شهید علی غیور اصلی
سلام علیکم.
علیرضا پور بزرگ در کتاب حدیث ماندگاری «جستجو»مینویسد: سردار غلامپور راجع به نحوهی شهادت "شهید علی غیور اصلی" میگوید: وقتی جنگ شروع شد، ما از بضاعت نظامی بسیار ضعیفی برخوردار بودیم هیچگونه شناخت و تجربهای راجع به جنگ نداشتیم، از آموزش و سلاح و تجهیزات لازم برخوردار نبودیم، لذا در چنین شرایطی دو مورد به کمک ما شتافت:
1- مجموعهی نیروی که علی غیور اصلی آموزش داده بود و بخش عمدهی آن اندکی سازماندهی گردیده نظیر گردان بلال.
2- حضور خود ایشان: در واقع تفکر، تجارب و مدیریت ایشان به کمک ما آمد و این در شرایطی بود که عراق با انبوهی از نیروهای زرهی و مکانیزه به ما حمله کرده، بخش عمدهای از خاک سرزمین ما را اشغال نموده و در مسیر چهارده تا پانزده کیلومتری اهواز بود.
فضا، فضای متشنجی میباشد طبیعتا" درچنین شرایطی هیچکس از آن قابلیت و توانمندی لازم که بتواند صحنه را اداره کند، برخوردار نیست.
از فرماندههای سپاه گرفته تا استاندار، مسئولین ومتولیان امر، صحنه، صحنهی سختی است هیچکس تجربهی مقابله در یک جنگ به آن معنا را ندارد، حتی شاید ارتش ما خود شهید علی غیور اصلی هم تجربهی عینی مقابله با چنین جنگی را ندارند؛ اما در هر حال شهید غیور اصلی چند قدم از ما جلوتر بود، به واسطهی ارتشی بودنش، آموزشهای ویژهای که دیده بود، تجربه، سعهی صدر و فکر خلاقی که داشت، وجودش در صحنههای نظامی غنیمت بود و یک جواهر محسوب میگردید، در چنین شرایطی آنچه را که میتوان به بحث شهید علی غیور اصلی اتصال داد این است که به سرعت گردان بلال را به اهواز اعزام کردیم. برگشت گردان بلال به سمت اهواز بسیار مؤثر بود. گردانی که قبلا" آموزشهای ویژه و کامل نظامی دیده، در یک صحنهی نظامی نظیر کردستان حضور به هم رسانیده، آب دیده شده و تجربهی عینی و عملی دارد.
این گردان، در این شرایط دشوار عصای دست ما قرار میگیرد که منشأ آن بر میگردد به" شهید علی غیور اصلی"
دوم: تاثیرات فکری و مشاوراتی است که ایشان در آن شرایط دشوار که همه گیج هستیم و نمیدانیم چه باید کرد یا نکرد، چه وضعیتی پیش میآید، به ما میدهد. باز هم در اینجا آرامش درونی و فکری و سعهی صدر شهید علی غیور اصلی به ما کمک فراوانی میکند.
متأسفانه بعضیها دیدگاه یکنواختی راجع به صحنه های جنگ دارند، در حالی که اگر دیدگاه صحیحی راجع به جنگ و صحنههای آن داشته باشند، به این موضوع پی خواهند برد که: "یک لحظه یک ثانیهی جنگ در روزهای اول یا روزها و ماههای جنگ در سالهای بعد تفاوت میکند."
در سالهای بعد از جنگ در صحنههای مختلفی به مدت شش، هشت ماه یا یک سال حضور داشتیم، صحنههای جنگ آرام بود، اتفاقات چندانی رخ نداد؛ اما در شرایطی که دشمن لحظه به لحظه در خاک ما پیشروی میکند، آنجاست که ساعات و روزها و حتی ثانیهها و دقیقهها تاثیر گذار میشوند؛ لذا حضور شهدا و شخصیتهای مانند شهید غیور اصلی درآن شرایط حساس و خاص، با همهی طول دفاع مقدس برابری میکند.
شادی روح استوار ارتشی شهید علی غیور اصلی صلوات.
برچسبها: شهید علی غیور اصلی
