سلام علیکم.
حمد و سپاس خدایی که معبودی جز او نیست، زندهای ازلی و ابدی است، دانای نهان و آشکار که ما را سرباز اسلام و مطیع امر رهبری و بسیجی فرماندهی معظم کل قوا قرار داده است و با سلام و صلوات بر پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) و عرض ارادت به ساحت حاضرترین گوهر عالم هستی امام زمان(عج) ارواحنا لتراب مقدمالفدا،
بسم الله الرحمن الرحيم
عمليات والفجر4 در 27/7/1362، درست زماني آغاز ميشود كه بنگاههاي تبليغاتي شرق و غرب هماهنگ با رسانههاي گروهي رژيم بعثي صهيونيستي بغداد و گروهكهاي مزدور داخلي كه بهوسيلهی رژيم صهيونيستي -عراق تغذيه ميشوند و در لباس سربازان بعثي صدام با اسلام ميجنگند، تبليغاتي را برعليه جمهوري اسلامي به راه انداخته بودند كه ديگر نيروهاي ايراني توان حركت رزمي ندارند.
با دادن چند هواپيماي جنگي سوپراتاندار و غوغاي تبليغاتي در سطح جهان به راه انداختند و حتي در كنار اين كمكهاي بي دريغ ميتران صهيونيست در سخنانش از نجات صدام در مقابل جمهوري اسلامي سخنرانيها كرده بود و با دادن اطلاعات از منطقه عمليات والفجر4 به نوكرشان صدام سبب بمبارانهاي شديد دو ماه قبل از عمليات(تا 280 بار) بهوسيلهی چندين هواپيماي روسي و فرانسوي بود و اين همه نتوانست عظمت حركت لشكر توحيد را كم كند و عمليات والفجر4 در وسعتي بيش از هزار كيلومتر مربع به پيروزي رسيد (سیصد كيلومتر از خاك مقدس اسلاميمان و هفتصد كيلومتر از خاك دشمن آزاد شد). دشمن بعثي يكي از بزرگترين شكستها را در عمليات والفجر4 متحمل شد و استكبار جهاني با پيروزيهاي حق جويان لشكر توحيد شوكه شده و اين پيروزيها نشانگر حضور امام زمان(ع) در تمامي لحظات در كنار عاشقانش ميباشد.
فتح مناطق صعب العبور، كوهها، صخرههاي بلند و دژهاي محكم دشمن بعثي نشانگر چيزي جز امدادهاي غيبي الهي نميباشد.
در فصلي اين عمليات انجام ميشود كه به گفته مردم بومي در اين فصل همه ساله از كولاك، برف و يخبندان هيچ جنبندهاي نميتوانست تحركي داشته باشد؛ ولي به لطف الهي هواي سرد زمستاني تبديل به فصل بهاري شده، بايد در لباس عاشق باشي و در جبهههاي حق به دنبال معشوق بروي تا بتواني امدادهاي غيبي را لمس بكني.
رزمندگاني كه از مستضعفترين قشر جامعه هر روزه به سوي جبهه ميروند عاشقان پاك راهالله هستند، نمونهاش رزمندهاي به نام «مجيد شوشتري» كه شهيد شد از اهواز آمده بود، از كلاس درس با دمپايي، روزي كه كفش به او دادند به فرماندهاش گفت:« برادر من كفش ندارم ميتوانم از اين كفشها استفاده شخصي بكنم؟»
مجيد در خط مقدم در كانالهايي كه بهوسيلهی دشمن كنده شده بود پس از فتح به شهادت ميرسد، در همان جا كه فرماندهاش حضور داشت با چشمان پر از اشك جنازه اين شهيد را نگاه ميكرد و ميگفت: خانواده اين شهيد پولي نداشتند برايش كفش بخرند او با دمپايي آمده بود تا بتواند با خونش خدمتي بكند و چه قدر عاشق خدمت به اسلام بود، روحش شاد.
رزمندگان اسلام چنين هستند با عشق به اسلام ميآيند و براي اهداف مقدس اسلام خونشان را مي دهند.
رزمندهاي نوجوان از سيرجان را در حال سجده بر زمينه سنگي قله كوهي كه فتح شده و مشرف به پنجوين بود ديديم كه چه زيبا با خداوند راز و نياز ميكرد و ميگفت: خدايا چه خوب است در اين ماه محرم، در اين ماهي كه امام حسين(ع) سرور شهيدان به سويت شتافت براي من هم خدايا سعادتي نصيب بكن كه به كنار سرورم امام حسين(ع) بشتابم و ميگفت: خدايا با رضايت تو به جبهه آمده و با رضايت تو مي خواهم شهيد شوم به من توجه كن و متوجه باش و اين عبارت را چند بار تكرار ميكرد. «الهي رضا برضاك و تسليما لامرك».
شادی روح شهدا صلوات.
منبع: روزنامهی جمهوری اسلامی 15/آذر/ 1362
برچسبها: عمليات والفجر4
