سلام علیکم.

حمد و سپاس خدایی که معبودی جز او نیست، زنده‌ای ازلی و ابدی است، دانای نهان و آشکار که ما را سرباز اسلام و مطیع امر رهبری و فرماندهی معظم کل قوا قرار داده است و با سلام و صلوات بر پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) و عرض ارادت به ساحت حاضرترین گوهر عالم هستی امام زمان(عج) ارواحنا لتراب مقدم‌الفدا، برگرفته از مجله‌ی صف شماره‌ی 392 ماهنامه‌ی ارتش جمهوری اسلامی ایران.

گفت‌وگو با سرتیپ‌دوم بازنشسته ابوالقاسم رسولی، از رزمندگان دفاع مقدس

آرام و بی‌هیچ مقدمه‌ای به‌ دفتر هیئت تحریریه آمد؛ برای آنکه دانسته‌هایش را راجع به رویدادهایی پیش و پس از سوسنگرد دراختیارمان بگذارد و همین‌کار را هم کرد. با او هم سخن شدیم. اول کمی رسمی صحبت می‌کرد، اما خیلی زود حرارتی وصف‌ناپذیر در هیزم سخنانش کارگر افتاد؛ چنان‌که در بخشی از حرف‌هایش اگر دقت می‌کردی می‌توانستی قطره‌های راه گم‌کرده اشک را روی گونه‌هایش بیابی.

یک‌بارش آنجا بود که گفت طیِ یک نیم‌روز، 39 تن از یارانش به شهادت رسیده‌اند و او مجبور شده برای آنکه گروهان تحت امرش بدون سرپرست نماند، یک «سرباز» را به‌فرماندهی گروهان بگمارد. حرف‌هایش از رنگدل ‌سوختگان بود و برای همین بود که به درازا کشید. خلاصة آنچه طیِ گفت‌وگوی ما گذشت، از این قرار است:

 امیر رسولی، سلام و  وقت شما به‌خیر. آن‌گونه که شنیده‌ام، شما معتقد هستید مدارکی که تاکنون راجع به سوسنگرد ارائه شده، کامل نیست و سخنان ناگفته‌ای هم باقی است؛ چیست آن سخنان؟ البته باید اشاره کنم آنچه باعث شد این موضوع  را به‌عنوان سؤال نخست طرح کنم، آن است که شما موقع عملیات سوسنگرد، جمعیِ لشکر 16 بودید و عملکرد لشکر 16 در محاصره سوسنگرد، پیرامونی است و...


برچسب‌ها: گردان 201 تانک , آزادسازی سوسنگرد

ادامه مطلب
تاريخ : جمعه بیست و نهم آبان ۱۳۹۴ | 22:52 | نویسنده : رزمنده‌ی دفاع مقدس |
.: Weblog Themes By bahman58 :.